وبلاگ سید

وبلاگ سید به امید خدا، حاوی مطالب متنوع مذهبی با رویکرد قرآنی و حدیثی است.

وبلاگ سید به امید خدا، حاوی مطالب متنوع مذهبی با رویکرد قرآنی و حدیثی است.

وبلاگ سید

لبریز مطلبهای نو می باشد این وبلاگ ما
مقبول دادار توانا افتد این وبلاگ ما
دارد تنوع مطلبش، با رویکردی از حدیث
و رویکردی هم ز قرآن دارد این وبلاگ ما

امیّد دارم که نشیند ذائقه ات را رفیق
"حتما " نمی گویم و گویم شاید این وبلاگ ما

هر کس شود محبوب حق، او کار و بارش روبه راست
مقبول دادار توانا افتد این وبلاگ ما

سید

آخرین نظرات
نویسندگان

۲۵۵ مطلب توسط «سید حسین سیدی» ثبت شده است


بسم الله الرحمن الرحیم

داشت یکریز از محاسن کالایش تعریف می کرد: به جان خودم، این کالای من فلان و بهمان است. همه بازار را بگردی، دیگر با این قیمت و کیفیت گیر نمیاری، برو بپرس اگر اینحرفی که من میگویم اشتباه بود؛ حاضرم کالایم را رایگان به تو بدهم و ...
مشتری زیر لب گفت: کالایش هم اگر بهترین کیفیت و مزایا را داشته باشد؛ باز هم اینقدر نباید تعریفش نماید، کما اینکه فکر نکنم  کالایش اینطوری هم باشد.
سپس این سخن از مولا على (علیه السلام) یادش افتاد که می فرماید: «اَمرانِ لا یَنفَکّانِ مِنَ الکَذِبِ: کَثرَةُ المَواعیدِ، وَ شِدَّةُ الاعتِذارِ». [1]

ترجمه حدیث: دو چیز از دروغ جدا نمى شود: بسیار وعده دادن و به شدت عذرخواهى نمودن

البته وجود این اوصاف در انسان، لزوما به معنی دروغ گو بودن نیست، ممکن است رفیق انسان برای جبران اشتباهش خیلی از ما عذرخواهی کند و ...، بنابراین همه چیز باید در سر جای خودش بحث شود.

یکی از معضلاتی که در جامعه و بیشتر در بازار(بعضی  از بازاریها) نمود دارد؛ متاسفانه عدم راستگویی به مشتری یا به عبارت بهتر: درغگویی است. در بازار برای جذب مشتری و عرضه شدن سریع کالایشان، این رویه را در پیش می گیرند.
این افراد فکر می کنند که با دروغ و دغل، می توانند کاسبی رو به راهی داشته باشند و پولی جمع کنند، در حالی که طبق نظر پیشوایان ما، با دروغ، روزی انسان کم می شود و اگر هم در ظاهر پولی جمع شود برکت ندارد.

پیامبراسلام (صلى الله علیه و آله) می فرمایند: «اَلکَذِبُ یَنقُصُ الرِّزقَ» [2]

 ترجمه حدیث: دروغ، روزى را کم مى کند.

در پایان باید این نکته را هم اضافه کرد که: الحمدلله کاسبهای راست گو و موفق در بازار کم نیستند، خداوند این تلاشگران عرصه اقتصادی را موفق بدارد.
سخن آخر اینکه دروغ گفتن در معاملات اقتصادی برای جذب مشتری و به فروش رفتن کالا و درآمد زایی انجام می شود، در حالی که طبق گفته های معصومین (علیهم السلام) با دروغ، روزی انسان زیاد نمی شود.

پی نوشتها
1ــ شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید ج 20، ص 287، ح 282
2ــ نهج الفصاحه ص 373 ، ح 1087

برای مطالعه در مورد آشنایی با احادیث معاملات، کلیک کنید



۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ خرداد ۹۵ ، ۲۳:۴۶
سید حسین سیدی


بسم الله الرحمن الرحیم

سالها پیش که در کاشان درس طلبگی می خواندم و در حجره بودم؛ یکروز در صف نانوایی با یک نفر مشغول بحث شدیم، این آقا از وجود رشوه و پارتی بازی و این جور مسائل، در کشور گله داشت و حرف می زد. بحث به " هر کسی فامیل خودش را سر کار می برد"رسید،  به او گفتم: شما چکاره ای؟ گفت: مدیر کارخانه قالی (کارخانه فرش در آن حوالی زیاد است) گفتم: اگر تو برادرت بخواهد وارد آن کارخانه شود و یکنفر دیگر هم متقاضی شود (حتی اگر برادر انسان در موقعیت پایینتری باشد)؛ پارتی بازی نمی کنی؟ جوابش معلوم بود گفت: نمی شود برادر را رد کرد و...، خلاصه یک چیزهایی را قبول داشت.

 شاید در وهله اول از پارتی بازی، پرداخت زیرمیزی به ذهن بیاید ولی امکان دارد اینگونه هم نباشد. انسان، برادرش، دوستش، فامیلش را به مقصود می رساند تا او هم متقابلا برایش کاری انجام دهد، مثلا برادر انسان معلم است و می تواند نمره بچه برادرش را بالا ببرد و غیره، و زمانی هم هیچی در میان نیست الا دوست داشتن و برادری و غیره

خداوند می فرماید: «یَأَیهُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تُلْهِکمُ‏ أَمْوَالُکُمْ وَ لَا أَوْلَادُکُمْ عَن ذِکْرِ اللَّهِ وَ مَن یَفْعَلْ ذَالِکَ فَأُوْلَئکَ هُمُ الْخَاسِرُون» آیه 9 منافقون

ترجمه آیه: اى اهل ایمان، مبادا هرگز مال و فرزندانتان شما را از یاد خدا غافل سازند، و البته کسانى که به امور دنیا از یاد خدا غافل شوند آنها به حقیقت زیانکاران عالمند.

منظور از مال و فرزندان، دوست داشتن مال و فرزندان است. همانطور که باید مواظب بود دوست داشتن فرزند، ما را از ذکر خدا داشتن (از دایره عدالت و وجدان) بیرون نبرد، دوست داشتن فک و فامیل و دوستان و آشنایان هم همین است.
خلاصه، پیام قرآن این است که مواظب باشید دوست داشتنهایتان، شما را از مسیر وجدان (که یکی  از آنها وجدان کاریست) بیرون نبرد.
ممکن است در اداره ای، سازمانی، مدرسه ای، بین اشتباه فامیل و آشنا ، و اشتباه دیگری  (که او هم همکار ماست) تفاوت قائل شویم، در اینجا ما وجدان کاری را رعایت نکرده ایم.
در یک مزرعه، یک کارگاه، در یک پروژه ساختمانی ــ که بحث درآمد و مزایا هم در میان  است ــ رفیق انسان خوب کار نمی کند، به او چندان کاری ندارد ولی بر سر دیگران مدام غر می زند.


سخن آخر اینکه باید مواظب مورد علاقه هایمان (فامیل و خویشاوند) باشیم تا در مقام گزینش با دیگران (همکاران دیگر) گرفتار بی عدالتی و بی وجدانی نشویم.

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ خرداد ۹۵ ، ۰۲:۰۴
سید حسین سیدی


بسم الله الرحمن الرحیم

مادری برای فرزندش ــ که با رفقای غریبه زیاد می گشت ــ تعریف می کرد که: یکی بود و برای آزمایش رفقایش برنامه ای اجرا کرد، او یک گوسفندی را سر برید و یک روانداز روی آن انداخت تا معلوم نشود گوشت گوسفند است، سپس دوستان غریبه اش را جمع کرد و گفت: من یک انسان کشته ام، مرا کمک کنید چکار باید بکنم. دوستان او هر یک بنحوی گفتند: من کار دارم و ازاین حرفها، و از مجلس بیرون رفتند. او سپس فامیل و خویشاوندان  را به مجلس آورد و از آنها کمک خواست: همه گفتند: کار بدی انجام دادی ولی حالا بیا برویم و دفنش کنیم و ...، خلاصه همه به فکر او بودند.
او سپسس اصل قضیه را توضیح داد و گفت که این برای آزمایش بوده تا ارزش فامیل و غیر فامیل را بدانم. آنگاه همه با هم آن گوسفند را طبخ نموده و از آن تناول کردند.

یکی از نکاتی که باعث کم شدن روابط فامیلی و صله ی رحم شده است؛ توجه بیش از حد به دوستان غیر فامیل است.
گاهی انسان چنان مشغول رابطه با غیر فامیل می شود که از فامیل و حتی خانواده خودش هم می برد، درحالی که صله رحم باعث آقایی و عزت انسان می شود. امام باقر (علیه السلام) می فرماید:« ثَلَاثٌ مَنْ کُنَّ فِیهِ کَانَ سَیِّداً کَظْمُ الْغَیْظِ وَ الْعَفْوُ عَنِ الْمُسِی‏ءِ وَ الصِّلَةُ بِالنَّفْسِ وَ الْمال‏؛[1]سه چیز است که در هـر که بـاشـد آقـا و سـرور است: خشـم فـرو خـوردن ، گذشت از بدکـردار ، کمک و صله رحـم بـا جـان و مـال».

سخن آخراینکه: داشتن رابطه دوستانه با غیر فامیل، خیلی هم ممکن است خوب باشد ولی باید اولویت ما(با توجه به تاکیدات اسلام دررابطه با صله رحم) رابطه با فامیل باشد.

پی نوشتها
[1] تحف العقول، ص317
برای مطالعه در مورد جایگاه و ارزش صله رحم، کلیک کنید

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ خرداد ۹۵ ، ۱۷:۴۳
سید حسین سیدی


بسم الله الرحمن الرحیم

غروب سوم رمضان یک برنامه ای را از صدا و سیما نشان می داد که یک مادر و پسری پس از سالها همدیگر را پیدا کردند.صحنه ی دیدار این پسر و مادر دیدنی بود. با خودم فکر کردم که گر چه اینچنین روابطی در نهاد هر انسانی هست ولی کسانی هم هستند (بچه های فراری از خانه و ...) که منکر این روابطند و گریه های از روی شوق یک مادر برای فرزندش و بالعکس (فرزند برای مادرش) را  یک نمایش و صحنه سازی می دانند.

سپس این حدیث از مولا امیرالمومنین علی (علیه السلام) به یادم آمد که می فرماید: «الناس‏ أعداء ما جهلوا؛[1]مردم دشمن آن چیزند که نمی دانند».

غالبا انسانها دشمن چیزیند که نمی دانند یا نمی خواهند مطلبی راجع به آن بشنوند. 
انسان به طور طبیعی چیزهایی را که شناخت کافی از آنها ندارد به جا نمی آورد و می گوید: به نظر من فکر نمی کنم اینطوری باشد و ...، ولی حضرت، به نکته ای فراتر از یک قاعده طبیعی اشاره می کند.

گاهی انسانها حتی بدیهیات را، انسانیت را هم کتمان می کنند مثلا در نهاد هر کسی احترام به پدر و مادر و روابط عاطفی با فامیل و خویشاوندان نهفته است ولی خیلی کسان این را به راحتی زیر پا گذاشته و آن را به حاشیه می رانند.
البته ممکن است کسی از والدین، یا از فامیل، بدخلقی دیده باشد و امثال این (این نکته در کیفیت روابط، بی تاثیر هم نیست ) اما این سبب نمی شود کسی خود را به جهالت زده و منکر عواطف انسانی و پیوند خویشاوندی شود و  هر جا بنشیند بر ضد آنان بگوید، مثلا به کسی می گویی که برای حل کارت از برادرت کمک بخواه، می گوید: اصلا فکرش را نکن، اصلا ما برادر نیستیم (منکر)، در حالی که چه بسا به برادرش بگوید، کمکش کند و یا مشورتی به او دهد و غیره

سخن آخر اینکه انسان، گاهی سوءتفاهم با والدین یا فامیل را به جایی می رساند که گویا منکر هر گونه رابطه ای بین خود و آنها می شود، این موضوع ازنظر مولا علی (علیهالسلام)  از جهالت انسان است.

پی نوشتها
1ــ نهج البلاغه صبحی صالح ص852

برای مطالعه بیشتر در مورد علت و عوامل " مردم دشمن آن چیزیند که نمی دانند" کلیک کنید


۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ خرداد ۹۵ ، ۰۰:۲۵
سید حسین سیدی


بسم الله الرحمن الرحیم

 یک ضرب المثل محلی در مناطق ما هست که می گوید: غذا خوردنت چه جوراست؟ سفره بینداز تا ببینی (علاقه به غذا)، کار کردنت چگونه است؟ اصلا حرفش را نزن (حتی حرف از کار را دوست ندارد چه رسد به خود کار)

طبعا کار کردن، از غذا خوردن و دیدن فیلم وسریال، سخت تر است ولی این نباید باعث سرگرم شدن افراد به این امورات شده و کار خود را از یاد ببرند.
قرآن می فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُلُوا مِنْ طَیِّباتِ‏ ما رَزَقْناکُمْ وَ اشْکُرُوا لِلَّهِ إِنْ کُنْتُمْ إِیَّاهُ تَعْبُدُونَ » آیه 172 بقره

ترجمه آیه: اى کسانى که ایمان آورده‏ اید! از نعمتهاى پاکیزه‏ اى که به شما روزى داده ‏ایم، بخورید و شکر خدا را بجا آورید؛ اگر او را پرستش مى‏کنید!
گر چه در این حدیث از خوردن غذاها سخن به میان آمده نه از کار کردن، ولی از واژه (وَ اشْکُرُوا لِلَّهِ) می توان این معنا را فهمید.

شکر زبانی یکی از ابعاد شکر است و غالبا هم همین به ذهن می آید ولی می دانیم که شکر عملی [1] (استفاده درست و بجا از نعمتها) هم باید باشد، وگرنه چه بسا اصل نعمت از بین برود. اگر انسان سرمایه ای دارد که در حا حاضر با آن یک زندگی مطلوب را سرو سامان داده، بعید نیست در صورت عدم استفاده بجا از این سرمایه و عدم کار کردن مفید با آن، روزی به نداری بیفتد (بنابراین هم شکر زبانی باید باشد و هم شکر عملی)

ممکن است در یک اداره ای هم پیش بیاید که مسول مربوطه به چای خوردن و خوش و بش با رفیقش مشغول شود و از انجام کارهایش (کار ارباب رجوع) غافل شود.
البته چای خودن و گفتگوی دوستانه و از این حرفها سر جای خودش عالیست، و فرهنگ اسلامی ما هم صمیمیت با دوستان را مورد توجه قرار داده  ولی این را هم گفته که این صمیمیت ما (گفتگوی صمیمانه دو کارمند، دو کار فرما و ...) نباید باعث تضییع حقوق دیگران (ارباب رجوع) نشود.
 
سخن آخر اینکه علت کارگریزی بعضیها، سرگرم شدن به حواشی و غفلت از متن کار است.

پی نوشتها
1ــ برای مطالعه در مورد شکر عملی، کلیک کنید

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ خرداد ۹۵ ، ۱۶:۴۶
سید حسین سیدی


بسم الله الرحمن الرحیم

یکی از دوستان شوخ طبع برایم تعریف می کرد که  رفیق مجردی (آنها که تن به کار نمی دهند) به من گفت: من از یکی مبلغی پول، دو ماهه قرض گرفتم (مثلا از15 خرداد تا 15 مرداد)، اینطور برنامه ریزی کردم که حالا حالا لازم نیست برای خاطر آن قرض بروم کار کنم، از اول مرداد شروع به کار می کنم و طی این مدت (2هفته)، پول آن آقا را جور می کنم، این رفیق شوخ طبع ما هم به او گفته بود: پس چرا از الان حرفش را می زنی و اوقات خودت را تلخ می کنی، برو دست زیر سرت بگذار و استراحت کن، اول مرداد میروی کار می کنی و پول آن آقا را پرداخت می کنی.

یکی از علتهای کارگریزی در جامعه، نداشتن مسولیت کافی در برابر کار مورد نظر است.عدم انجام مسولیت، بیشتر ناشی از تنبلی (این دست و آن دست می کند) ومواردی ازاین قبیل هست.

در امور عبادی هم سستی و تنبلی وجود دارد. شیطان همیشه دوست دارد که انسان، نمازش را آخر وقت بخواند. در این ماه رحمت، شیطان به وسوسه ی انسان می پردازد که الان تابستان است و گرم، بعدا هوا خنک شد جبرانش می کنی، و همچنین کارهای دیگر، ولی این نقشه ای برای به حاشیه راندن کارهای معنوی است.
دردعای کمیل، از شر نفس اماره که ما را به تعویق انداختن نسبت به کارهای معنوی دعوت می کند؛ به خدا پناه می بریم: «خَدَعَتْنِی‏ الدُّنْیَا بِغُرُورِهَا، وَ نَفْسِی بِجِنایَتِهَا، وَ مِطَالِی یَا سَیِّدِی» [1]

ترجمه دعا: ای سرور من، دنیا مرا با نیرنگ بازی خودش فریب داده و نفس اماره ام (شیطان و نفس اماره دریک جبهه اند) مرا به مسامحه کاری (به تعویق انداختن) و جنایت واداشته است»
بنابراین یکی از علتهای کارگریزی در جامعه (در کارهای معنوی شدیدتر است) بها دادن به تنبلی، و غلبه نفس اماره و شیطان است. انسانی که قرار است ساختمانی را، پروژه ای را به اتمام برساند؛ ولی در انجام تعهدات کاری، زیاد جدیت به خرج ندهد و وجدان کاری را چاشنی کار قرار ندهد؛ بی تردید گرفتار نفس اماره و وسوسه شیطان شده است.

پی نوشتها
1ــ زاد المعاد - مفتاح الجنان / / 61
شیطان، انسان را به تعویق انداختن کارها دعوت می کند، کلیک کنید

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ خرداد ۹۵ ، ۱۸:۱۰
سید حسین سیدی



بسم الله الرحمن الرحیم

ماه روزه آمد و ای دل چقدرآماده ای
عذر خالی بی اثر باشد، نگو شرمنده ای
همتت را بیش باید جزم این میدان کنی
تا به جای آری طریق بندگی، تو بنده ای [1]

واقعا هم همین است اگر انسان اهل بندگی خدا باشد در وهله اول، همتش را بر روی روزه گرفتن (و سایر فرامین الهی) قرار می دهد، و اگر به عللی (که در دین مشخص است) نتوانست روزه بگیرد؛ در پی جبران آن در مواقع دیگر بر می آید.

البقرة : 184 «أَیَّاماً مَعْدُوداتٍ فَمَنْ کانَ مِنْکُمْ مَریضاً أَوْ عَلى‏ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ وَ عَلَى الَّذینَ یُطیقُونَهُ فِدْیَةٌ طَعامُ مِسْکینٍ فَمَنْ تَطَوَّعَ خَیْراً فَهُوَ خَیْرٌ لَهُ وَ أَنْ تَصُومُوا خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ»
ترجمه آیه: روزهایى به شماره معین روزه دارید (تمام ماه رمضان)، و هر کسى از شما مریض باشد یا مسافر، به شماره آن از روزهاى غیر ماه رمضان روزه دارد، و کسانى که روزه را به زحمت توانند داشت عوض هر روز فدا دهند آن قدر که فقیر گرسنه‏اى سیر شود، و هر کس بر نیکى بیفزاید آن براى او بهتر است. و (بى‏تعلل) روزه داشتن براى شما بهتر خواهد بود اگر (فواید آن را) بدانید. [2]

برای تقریب به ذهن مثالی بزنیم؛ دانش آموزی که به عللی نتوانست در امتحانات خرداد قبول شود؛ این دانش آموز گوش به زنگ می ماند که امتحانات جبرانی شهریور چه زمانی هست تا او بتواند جبران مافات کند.

ما هم دراین دنیا در سر کلاس بندگی قرار داریم، باید به فکر بوده و اهمیت بدهیم وگرنه وظیفه مسلمانی خود را به جا نیاورده ایم.
خدا همه ما را کمک کند تا وظیفه بندگی خود را شایسته و بایسته انجام دهیم.

پی نوشتها
1ــ اشعار خودم
2ــ ترجمه الهی قمشه ای ص 28
برای  مطالعه در مورد حکم کسانی که نمی توانند روزه بگیرند؛ کلیک کنید

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ خرداد ۹۵ ، ۱۹:۱۴
سید حسین سیدی


بسم الله الرحمن الرحیم

به رفیقش می گفت: دیگربرای من آهی در بساط نمانده، قسطها از یکطرف، قرضها از یکطرف، پول مدرسه بچه ها و  ...  از یکطرف، دیگر کلافه شدم. نگو که پول و مادیات بد است، اگر من الان پول می داشتم اینهمه دردسر نداشتم. رفیقش گفت: استفاده از دنیا و مادیات، زیاد هم بد نیست و چیزی که بد است نحوه استفاده از آنها یا به تعبیر بهتر: دلبستگی به آنهاست.

امام حسن مجتبی (علیه السلام) می فرماید: «وَ اعْمَلْ لِدُنْیاکَ کَأَنـَّکَ تَعیشُ أَبَدًا، وَ اعْمَلْ لاِخِرَتِکَ کَأَنـَّکَ تَمُوتُ غَدًا [1]

ترجمه حدیث. چنان برای دنیایت کار کن که گویا تا ابد (زیاد) زنده ای و برای آخرتت چنان باش که که فردا می میری (و تو آماده ای)
یعنی انسان چنان در امور دنیاییش کار و تلاش و برنامه ریزی کند که کمترین قسط، کمترین قرض و از این قبیل دردسرها داشته باشد، و آنموقع است که امید بالایی در زندگی دارد. حالا اگر انسانی که در زندگی دنیایی موفق است و کمترین مشکل را دارد، این امید و انگیزه اش را از جانب خدا بداند و در مسیر رضای او حرکت کند (حق الله ــ عبادات الهی مثل نماز و روزه ــ را بجا آورد و توجه به زکات و خمس و حق الناس هم داشته باشد)؛ می توان گفت: که به فرمایش امام حسن مجتی (علیه السلام) که در حقیقت سخن خداست عمل نموده است.

نکته مهم: البته جمع کردن بین امورات دنیایی و اخروی ــ طوری که درحدیث آمده ــ شاید به این راحتی نباشد ولیکن دور از دسترس نیست. برای هموار کردن هر مسیری، اول باید اراده کافی وجود داشته باشد، و بحث حدیث فوق هم از این مقوله است.

پی نوشتها
1ــ بحار الانوار(ط-بیروت) ج 44 ، ص 139
برای مطالعه در مورد حدیث امام حسن مجتبی (علیه السلام) (هم دنیا و هم آخرت) کلیک کنید

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ خرداد ۹۵ ، ۲۳:۵۷
سید حسین سیدی


بسم الله الرحمن الرحیم

برادر وخواهری بودند که برای عده ای اجبارا کار می کردند، آندو تصیم گرفتند که از دست این انسانهای استعمار گر فرار کنند. پس از تحمل سختیهای فروان و فرار از کوره راهها، بالاخره به سرزمین اصلی خود بازگشتند.
این عبارات فوق، حاصل مشاهدات من در سالیان دور، از اولین فیلمی بود که راجع به استعمارگران دیدم.
ملت ایران در تاریخ معاصر روزهای ناخوشی را گذراندند تا بالاخره پس از تحمل رنجها و تقدیم خونهایی در روزهایی مثل 15 خرداد 42 ، سرنوشت سرزمین مادری خویش را دوباره در دست گرفتند.

ارزش صبر برای رسیدن به اهداف، بر کسی پوشیده نیست. اما صبر کردن بخاطر جلب رضای خدا و پیروزی دین حق و حاکمیت نطام اسلامی یک چیز دیگر است (ویژه است) و خداوند امدادهای خویش را نصیب اینگونه افراد و اینگونه ملتها می گرداند.

در آیه 60 روم، خداوند خطاب به پیامبرش می  فرماید: «فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ‏ حَقٌّ»

ترجمه آیه: پس (در مقابل تهدید و نیرنگ آنان) صبر کن، که مسلما وعده خداوند (به پیروزى امت و رواج کتاب و جهان شمولى و ابدیت دینت) حق است. [1]
همین صبر توام با تلاش و مجاهدت بود که ملت ایران را با دستهای خالی، و با تقدیم خونهای بسیاری چه در 15 خرداد 42 و چه در ایام دیگر، به پیروزی رساند، و همین صبر است که نظام اسلامی را در مقابل مستکبرین جهانی، استوار و پا برجا نگه داشته و روز به روز بر هیمنه این انقلاب افزوده و الگویی برای ملتهای دیگر می شود.

پی نوشتها
1ــ ترجمه مشکینی ص410
برای مطالعه در مورد 15 خرداد طلیعه انقلاب اسلامی، کلیک کنید

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ خرداد ۹۵ ، ۰۶:۲۰
سید حسین سیدی


بسم الله الرحمن الرحیم

دوره ی راهنمایی که بودیم (سال75 و 76) من و پسر عمویم به تبعیت از فیلمی که صدا و سیما نشان می داد؛ عکس های مختلف امام خمینی(رحمةالله تعالی علیه) را جمع نموده و با کمک چسب مایع، آنها را به ورق های دفتر می چسباندیم، به این تربیت دفتری از عکس های ایشان جمع شده بود.
الان که به آن یاد آن خاطرات می افتم، به خود می گویم: شاید ما درآن دوران و در آن سنین، وظیفه خود را بنحوی انجام می دادیم ولی الان که بزرگ تر شده ایم و مسائل را بیشتر درک می کنیم؛ باید بیشتر کار کنیم.

امام خمینی کسی بود که برای عظمت اسلام و مسلمین و با تبعیت از خدای متعال قیام نمود، و خداوند هم او را یاری نمود  و انقلاب او را به پیروزی رساند. «إِنْ یَنْصُرْکُمُ اللَّهُ فَلا غالِبَ‏ لَکُمْ» بخشی از آیه 160آل عمران 
ترجمه آیه: اگر خدا شما را یارى کند محال است کسى بر شما غالب آید. [1]

بی تردید پیروزی ایران اسلامی در جنگ تحمیلی ــ با توجه به حمایت جبهه مستکبرین جهانی از صدام ــ محال به نظر می رسید ولی با عنایات خدا و معصومین (علیه السلام) با سربلندی ایران اسلامی به پایان رسید.

بعد از آن هم همواره نظام اسلامی با تهدیدات و تحریمهای استکبار جهانی و عوامل منطقه ای شان مواجه بوده است. جریان تروریست تکفیری برای تخریب جبهه مقاومت ــ که ایران در راس آن است ـــ بوجود آمد ولی به حول و قوه ی الهی با تمام امکانات مادی و تبلیغاتی اشان تا این زمان به اهداف خودشان نرسیده اند و انشاالله نخواهند رسید.

بعد از آن امام مجدد اسلام و عظمت ایران و مسلمانان،  ما هم باید در تبعیت از فرامین الهی و پیشبرد نظام اسلامی کوشا باشیم در این صورت است که نظام اسلامی ما همواره غالب خواهد بود (بنا بر وعده ی الهی)

سخن آخر اینکه اگر فردی یا افرادی در تبعیت از فرامین الهی تلاش نمایند؛ خداوند آنها را مدد می فرماید مثل نظام اسلامی ایران که علیرغم هجمه های دشمنان همچنان به پیش می رود و ریشه می دواند. ما هم باید به سهم خود در پیشبرد اهداف اسلامی کشورمان سهیم باشیم تا نظام اسلامی تقویت شده ور به اهداف متعالی برسد.

پی نوشتها
1ــ ترجمه الهی قمشه ای ص71
برای مطالعه در مورد سنت نصرت الهی در پیروزی مومنان و شکست دشمنان خدا ، کلیک کنید

۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ خرداد ۹۵ ، ۲۳:۲۸
سید حسین سیدی