دو صد گفته چون نیم کردار نیست
بسم الله الرحمن الرحیم.
یادش بخیر، کلاس سوم دبستان بودیم و زنگ ورزش داشتیم؛ معلم روستای ما با اهالی صمیمی بود، موقع زنگ ورزش، جوانان روستا را صدا میزد که شما هم اگر دوست دارید بیایید فوتبال بازی کنیم. دو گروه شدیم؛ همکلاس دوست من دروازهبان بود ومعلم ما هم درتیم ما بود؛ حول و هوش نیم ساعت که بازی کردیم، این رفیق ما گل نخورد، چون معلم ما درخط دفاعی قرار داشت؛ ولی وقتی معلم ما برای کاری، خط دفاعی را رها کرد، این رفیق ما به راحتی گل خورد. گاهی انسان سالها فکر میکند آدم خوبیست و بقول معروف «بچه مثبت» است، اما ...چون هنوز او امتحان پس نداده و محک نخورده است.
خداوند میفرماید: «أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ یُتْرَکُوا أَنْ یَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا یُفْتَنُونَ»[1]
ترجمه: آیا مردم گمان کردند همین که بگویند: «ایمان آوردیم»، به حال خود رها مىشوند و آزمایش نخواهند شد.
پیام این آیه در حال کلی این است که تا کسی در بوته آزمایش قرار نگیرد، قدر و قیمت او مشخص نمیشود؛ و در این میان، گذارههای دینی اصلیترین مورد برای امتحان و آزمایش هستند.
نکته مهم: شاید برخی از امثال این آیهها به نفع خود استفاده کرده و بدینوسیله بر دینداران عیب بگیرند که شما فقط ادعا میکنید و در عمل هیچ؛ در حالی که پیام کلی آیه را فراموش میکنند.
پیام این آیه این است که «سعدیا دو صد گفته چون نیم کردار نیست» حالا تو حدیث مفصل بخوان از این مجمل
پینوشتها
1ــ آیه 2 عنکبوت.
کلمات کلیدی: کلاس ورزش، معلم، امتحان، بوته آزمایش