وبلاگ سید

وبلاگ سید به امید خدا، حاوی مطالب متنوع مذهبی با رویکرد قرآنی و حدیثی است.

وبلاگ سید به امید خدا، حاوی مطالب متنوع مذهبی با رویکرد قرآنی و حدیثی است.

وبلاگ سید

لبریز مطلبهای نو می باشد این وبلاگ ما
مقبول دادار توانا افتد این وبلاگ ما
دارد تنوع مطلبش، با رویکردی از حدیث
و رویکردی هم ز قرآن دارد این وبلاگ ما

امیّد دارم که نشیند ذائقه ات را رفیق
"حتما " نمی گویم و گویم شاید این وبلاگ ما

هر کس شود محبوب حق، او کار و بارش روبه راست
مقبول دادار توانا افتد این وبلاگ ما

سید

آخرین نظرات
نویسندگان

۲۵۵ مطلب توسط «سید حسین سیدی» ثبت شده است


بسم الله الرحمن الرحیم

داشتم با ماشین رفیقی که کارش در فضای مجازی بود یک جایی میرفتم، بحث از فضای مجازی و تبلیغات در آن به میان آمد، این رفیق ما می گفت: من گاهی با "بی خداها" در فضای مجازی به بحث می پردازم. گفتم: چقدر بحثهای عقلی را قبول دارند ( چقدردر بحث کردن، منطق و عقل را چاشنی کار خود قرار می دهند) بلافاصله خودم جواب این سوالم را دادم که در جای جای قرآن از عدم عقل و فهم منکرین توحید سخن به میان آمده، چون اگر عقل داشتند که بر فطرت خود سرپوش نمی گذاشتند.

قرآن می فرماید: «وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ‏ مَنْ نَزَّلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَحْیا بِهِ الْأَرْضَ مِنْ بَعْدِ مَوْتِها لَیَقُولُنَّ اللَّهُ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لا یَعْقِلُونَ» آیه 63 عنکبوت
ترجمه آیه: و اگر از آنان بپرسى: چه کسى از آسمان آبى نازل کرد و به وسیله آن زمین را پس از مردگى‏اش زنده ساخت؟ بى‏تردید خواهند گفت: خدا. بگو: همه ستایش‏ها ویژه خداست [و مشرکان دور از حقیقت‏اند]، بلکه بیشترشان تعقل نمى‏کنند. [1]
همچنین درمورد دشمنان پیامبر که یهود و مشرکان بودند؛ می فرماید: «لا یُقاتِلُونَکُمْ جَمیعاً إِلاَّ فی‏ قُرىً مُحَصَّنَةٍ أَوْ مِنْ وَراءِ جُدُرٍ بَأْسُهُمْ بَیْنَهُمْ شَدیدٌ تَحْسَبُهُمْ جَمیعاً وَ قُلُوبُهُمْ شَتَّى ذلِکَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا یَعْقِلُونَ‏» آیه 14 حشر
ترجمه آیه: آنان دسته جمعى با شما پیکار نکنند مگر در آبادى‏هاى بارودار، یا از پشت دیوارها، دلاوریشان در بین خودشان شدید است، آنان را به هم پیوسته مى‏پندارى، در حالى که دل‏هایشان پراکنده است، این به خاطر آن است که ایشان قومى‏ اند که تعقل نمى‏ ورزند.
گاهی انسان ممکن است به ذهنش خطور کند که کافران زمان پیامبر اگر عقل داشتند؛حداقلش حرفهایی پیامبر را مثل دزدی نکردن، و خیلی از احکام دیگر که هر انسانی، بدی آن را درک می کند؛ قبول می کردند. در مورد بی خداهای امروزی و سایر آدمهای منحرف هم همین قضیه صدق می کند.

بی تردید کنار گذاشتن عقلیات و انجام کارهای مخالفت فطرت و انسانیت، یعنی بی عقلی ،هر چند انجام دهنده ی آن داری مدرک لیسانس و بالاتر هم باشد.
خداوند همه را در مسیر پیمودن مسیر عقلانیت و معنویت موید گرداند.

پی نوشتها
1ــ ترجمه انصاریان ص403

برای مطالعه بیشتر در مورد توحید شناسی مراجعه شود به کتاب توحید در قرآن، مولف آیت الله جوادی آملی، نشراسراء چاپ سوم بهار91 مراجعه کنید.

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ خرداد ۹۵ ، ۲۲:۲۷
سید حسین سیدی


بسم الله ارحمن الرحیم

چند وقت قبل در سطح شهر چشمم به تابلوی افتاد که روایتی در باب بچه داشتن و رزق و روزی، بر آن نقش بسته بود، به ذهنم خطور کرد که: شاید خیلی ها این تابلو را ببینند ولی چنان اعتقادی به این حدیث نداشته باشند، پس به خود جواب دادم که بعضیها مشکلشان این نیست که بچه کم داشته باشند و یا زیاد، آنها در اعتقاد به رزاقیت خدا بحث دارند.


بحث اصلی کدام است؟
در آیه سه طلاق می خوانیم: «وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ‏ وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدْرا؛[طلاق/3]و از جایى که گمان نبرد به او روزى عطا کند، و هر که بر خدا توکل کند خدا او را کفایت خواهد کرد که خدا امرش را نافذ و روان مى‏سازد و بر هر چیز قدر و اندازه‏اى مقرر داشته است (و به هیچ تدبیرى سر از تقدیرش نتوان پیچید). [1]
بعضی ها چون چنان اعتقادی به خدا و قضا و قدر او نداشته و بیشتر اعتقاد به امکانات مادی دارند و و دنیا را منحصر در قاعده " دو دو تا چهار تای مادی نموده اند؛ پیرامون احادیث رزق و روزی خداوند ــ آنهم در این زمان که بحث زیاد شدن جمعیت بر سر زبانها افتاده ــ شبهاتی سر هم می کنند.
شاید ذکر این نکته لازم باشد که بدانیم: کمبود جمعیت ایران وقتی احساس شد که در شهری مثل تهران، بچه داری را به یک تا و دو تا رساندند، وقتی به ازاء دو نفر(والدین) ، یکنفر بر جا بماند، یعنی آمار یک شهر با جمعیت ده ، دوازده میلیونی مثل تهران، بعد از دو سه دهه به نصف و یا کمی بیشترمی رسید، و این زنگ خطری بود که احساس می شد. همچنان که جمعیت زیاد بدون برنامه مناسب برای آن، ممکن است خطر آفرین باشد؛ همینطور هم کمبود جمعیت، مشکل آفرین است.

برگردیم به آیه قرآن، آیه میفرماید: کسی که بر خدا توکل کند خداوند کفایتش میکند. توکل کردن بر خدا یعنی خدایا از ما حرکت، از تو هم برکت، همچنانکه انسان در بحث تشکیل خانواده میگوید: خدا بزرگست و به او توکل نموده و صد البته دنبال کسب و کار (از ما حرکت) هم میرود؛ در بچه داشتن هم باید اینگونه فکر کند.

سخن آخر اینکه انسان باید برای تشکیل خانواده، برای فرزند داشتن و خیلی از چیزهای دیگر، برنامه داشته باشد ولی همه چیز هم با دو دو تا چهار تا پیش نمی رود، بلکه خدای بزرگ  بر سرنوشت انسان حاکم است و حساب و کتاب او را ــ آنگونه که خودش می خواهد ــ به پیش می برد.

پی نوشتها
1ــ ترجمه الهی قمشه ای ص588
در مورد رابطه رزق و روزی و داشتن فرزند، کلیک کنید

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ خرداد ۹۵ ، ۲۳:۲۲
سید حسین سیدی



بسم الله الرحمن الرحیم

یکروز به خانه ی دوستم رفتم و دیدم که با قیچی دارد ریشش را اصلاح می کند، به او گفتم که می دانی اگر با قیچی هم اصلاح کنی ولی صدق ریش داشتن نکند در حکم همان از ته تراشیدن ریش است؟ گفت: ای داد و بیداد من با آنکه موضوع را می دانستم ولی در عین حال، ملتفت نبودم (برداشت اولیه ذهن از تراشیدن ریش، تراشیدن با تیغ است، و رفیق ما هم این ذهنیت را داشته و ازمصادیق آن ـ قیچی ـ غافل شده بود، با آنکه  می دانست هر دو می توانند یک حکم داشته باشند ولی آن ذهنیت، تاثیر خود را گذاشته بود)
ممکن است همین مساله ذهنی هم در مورد مسائل بزرگتر و گناهان بزرگتر بیاید.

زمانی هست که انسان غفلت می کند (مثل همین دوست ما) ولی یکزمان دیگری هست که انسان خود را به غفلت می زند یا در آن غفلتش تند رفته و حتی برخلاف عقلش گام برمی دارد، اینها با هم فرق می کنند.

شیطان، جذاب خطرناک
خدا می فرماید: «وَ زَیَّنَ‏ لَهُمُ الشَّیْطانُ أَعْمالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبیلِ فَهُمْ لا یَهْتَدُونَ؛[نمل/24]و شیطان اعمال زشت آنان را در نظرشان زیبا جلوه داده و آنها را به کلى از راه خدا باز داشته و آنها هم به حق راه یافته نیستند».
گاهی شیطان چنان کارها را برای انسان جذاب جلوه می دهد که انسان از تبعات عملی که می داند خطرناک است (گناهان غیر اخلاقی) چشم پوشی نموده  و خود را در دامی که رهایی از آن مشکل است؛ می اندازد.
 
مثالی دیگر
خیلی از مردم به حق الناس اهمیت می دهند و آنرا یکی از گناهان بزرگ می دانند،  چه بسا کسانی چنان تقیدی به نماز و روزه نداشته باشند ولی غیبت و تهمت و حق دیگران را خوردن و امثال این را حق الناس دانسته و از آن دوری می کنند، اما همین آدمها ممکن است در مورد نماز خوانها و روزه گیرها، حرفهای بدی بزنند، غافل از اینکه این هم حق الناس است.
حتی اگر فکر کنیم بر آن نماز خوان و روزه گیر هم انتقاداتی در مورد عباداتش  هست (که اینطور نباید باشد)، اینها فقط وظیفه امر به معروف و نهی از منکر دارند و نه چیز دیگر ــ و هر چه که دلشان بخواهد نباید بر زبان بیاورند که این حق الناس است ـــ کما اینکه بیشتر اینها حتی در مورد نماز خوانی که در یک عکس نشان داده شده و مواردی از این قبیل  ـــ که اصلا طرف را نمی شناسند ــ حرفهای ناشایستی را بر زبان می آورند.


خداوند همه ی مسلمین را در جذب نشدن به گناه و فراموش نکردن تبعان گناه یاری کند.

برای مطالعه در مورد راههای نفوذ شیطان ــ شیطانی که از طریق جذاب جلوه دادن کارها؛ انسان را به دام می اندازدــ کلیک کنید
۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ خرداد ۹۵ ، ۱۵:۴۳
سید حسین سیدی


بسم الله الرحمن الرحیم

آخر سال بود و  بعد ازاتمام آخرین امتحان، با بچه ها داشتیم به طرف خانه می رفتیم. در مسیر راه به چند همکلاسی سابق برخوردیم که ترک تحصیل نموده بودند، یکی از همکلاسیهای ما به آنها گفت: اگر سال تحصیلی را آمده بودید الان دیگر تمام شده بود.
این دو سه روزه دنیا هم همین است.کسانی که از فرصت کم دنیا استفاده نکنند در آن دنیا حسرت خورده: چرا این مدت کم را به گناه و غفلت گذراندم؟ این مدت کم می ارزید که نافرمانی  خدا را انجام دهم؟

خداونند در قیامت از دوزخیان می پرسد؟ چقدر در دنیا بودید گویند: مدت کمی (یکروز یا کمتر) «قَالُواْ لَبِثْنَا یَوْمًا أَوْ بَعْضَ یَوْم؛[مومنون/113](دوزخیان) گویند:» یک روز، یا بخشى از یک روز درنگ کردیم»

کسی را در نظر بگیریم که با دوستش برای تفریح و شاد بودن، مسابقه رانندگی یا موتور سواری می گذارد؛ بعد از اینکه مشکلی برایش پیش آمد  خود را سرزنش نموده که چرا برای لحظه ای  شاد بودن و هیجان ــــ که به هیچ وجه ارزشش را نداشت ــ خود را گرفتار دوا و دکتر و بیمارستان نمود.
البته گرفتاری و عذاب آن دنیا با گرفتاری و عذاب کشیدن این دنیا قابل قیاس نیست، ولی برای تقریب به ذهن این مثال را زدیم.

در آیه بعد، خداوند به اینها (دوزخیان) می گوید:«قَلَ إِن لَّبِثْتُمْ إِلَّا قَلِیلًا لَّوْ أَنَّکُمْ کُنتُمْ تَعْلَمُون؛[مومنون/114]خدا فرماید: شما اگر (از حال زندگانى خود) آگاه بودید مى‏دانستید که مدت درنگتان در دنیا بسیار اندک بوده است».

کسی که هوشیار باشد می داند که این دنیا صباحی بیش نیست و نباید کاری کرد که در قیامت حسرت گناهان زودگذر و مدت کم عمر را خورد.حسرت خورد که این مدت کم دنیا ارزش بدرفتاری با دیگران، مغرور شدن به مال دنیا و پز دادن آن به دیگران و ... را نداشت.

پی نوشتها
1ــ ترجمه الهی قمشه ای ص349

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ خرداد ۹۵ ، ۲۳:۵۶
سید حسین سیدی



بسم الله الرحمن الرحیم

سالی که اسراییل از جنوب لبنان عقب نشینی کرد و سر آغازی شد برای شکستهای بعدی این رژیم غاصب و توخالی؛ مصادف با سوم و چهارم خرداد بود. قضیه مربوط به ده پانزده سال قبل است. یادم می آید که  صدا و سیما تصاویرمربوط به شادمانی حزب الله و مردم جنوب لبنان را با آهنگ "ممد نبودی ببینی شهر آزاد گشته" مدام  پخش می کرد. انگار که دوباره خرمشهر آزاد شده بود.

این آیه عجب حال اسراییل را بیان می کند.
خدای بزرگ و مقتدر در سوره حشر می فرماید:«لا یُقاتِلُونَکُمْ جَمیعاً إِلاَّ فی‏ قُرىً مُحَصَّنَةٍ أَوْ مِنْ وَراءِ جُدُرٍ بَأْسُهُمْ بَیْنَهُمْ شَدیدٌ تَحْسَبُهُمْ جَمیعاً وَ قُلُوبُهُمْ شَتَّى‏ ذلِکَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا یَعْقِلُون؛[حشر/14]آنها همه (از یهود و منافقان) با شما جز در شهرها و روستاهاى داراى حصار یا از پشت دیوارها (ى قلعه یا خانه) نمى‏ جنگند، زور و قوتشان در میان خودشان شدید است (ولى در برابر شما مؤمنان ضعیف‏اند) آنها را متحد پندارى در حالى که دل‏هایشان پراکنده است، این براى آن است که آنها گروهى هستند که نمى‏ اندیشند». [1]

چنانکه می دانیم در سرزمینهای اشغالی عده ای انسان یهودی از سرتا سرجهان دور هم جمع شدند تا با امنیت و آرامش ــ به زعم خودشان در سرزمین یهود ــ زندگی کنند وگرنه بغیر از یهودی بودن، هدف دیگری آنها را به هم پیوند نمی دهد. اسراییل هم برای بدست آوردن امنیت هر کاری انجام می دهد، در چند  سال اخیر بحث گنبد آهنین [2] او خیلی شنیده می شد که البته با مقاومت اسلامی منطقه خیلی زود ابهت دوغین خود را از دست داد.
آیه می فرمود که یهودیان با شما نمی جنگند مگر از پشت حصار و دژ و ...، اسراییل هم پشت توان نطامی خودش و گنبد آهنین، پنهان شده بود ولی ...

اگر امت اسلام اینگونه باشد قطعا پیروز است.
اگر امت اسلام با فداکاری خودش از کیان و عزت میهن اسلامی دفاع کند؛ بی تردید خداوند او را در مقابل دشمنانش پیروز می گرداند. «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ‏ أَقْدامَکُمْ؛[محمد/7]اى کسانى که ایمان آورده‏ اید! اگر (آیین) خدا را یارى کنید، شما را یارى مى‏ کند و گامهایتان را استوار مى‏ دارد».
البته امکان دارد پیروزی با تلاش مستمر و سالیان مبارزه بدست آید چنانکه بعد از 20 سال مبارزه دلاوران حزب الله در جنوب لبنان، بالاخره اسراییل مجبور به عقب نشینی (بنویسید عقب نشینی تاکتیکی، بخوانید فرار) از جنوب لبنان شد.

در سالیان بعد هم ما دیدیم علیرغم قدرت ظاهری رژیم صهیونیستی و حمایت های همه جانبه جامعه غرب از او، در مقابل شهامت و شجاعت مردان حزب الله و حماس ناکام ماند.

سخن آخر
رمز پیروزی اهل ایمان در مقابل جبهه کفر و ددمنشی، مبارزه پیگیر همراه با توکل بر خدای بزرگ است. پیروزیهای حزب الله و مقاومت اسلامی فلسطین در مقابل اسراییل، نوید بخش آینده ای عزت بخش برای مسلمین است که باید امت اسلام بیشتر قدر این عزت را بداند.

پی نوشتها

1 ــ ترجمه مشکینی ص547
2ــ کلیک کنید

برای مطالعه در مورد آیه14 حشر، به تفسیرنمونه ج23 صص131 تا 134 شود
برای مطالعه در مورد وضعیت حزب الله نسبت به رژیم صهیونیستی، کلیک کنید


۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۴ خرداد ۹۵ ، ۰۶:۰۸
سید حسین سیدی




بسم الله الرحمن الرحیم

آخر سال بود و بچه ها همه در حیاط مدرسه مشغول مرور آخرین امتحان خود بودند، مدیر مدرسه گفت: دیگر کتابها را ببندید و آماده شوید برای آخرین امتحان، انشاءالله که همه موفق و موید شوید ولی موفقیت اصلی در آن دنیاست و به آیه ای از قرآن استشهاد کرد که دنیا را لعو و لعب (ناپایدار) و آخرت را سرای جاوید می داند.

آخرت، سرای جاوید
قرآن در سوره انعام می فرماید: «وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلاَّ لَعِبٌ‏ وَ لَهْوٌ وَ لَلدَّارُ الْآخِرَةُ خَیْرٌ لِلَّذینَ یَتَّقُونَ أَ فَلا تَعْقِلُون‏؛[انعام/32]و زندگى دنیا جز بازى و هوسرانى هیچ نیست و همانا سراى دیگر براى اهل تقوا نیکوتر است، آیا تعقل نمى‏کنید؟»
در این آیه بر تقوا (ترس از خدا) و تعقل شده است یعنی از نظر کسانی که در پی مسلمانی و خرد ورزی باشند؛ این دنیا سرای زودگذر و بی اعتبار (بازیچه) و آن دنیا سرای جاوید و ماندگار است.

انسان عاقل می بیند که فلان میلیاردر ـــ که ماشین آنچنانی داشت و ویلا و چی و چی، همه را به یکباره رها کرد و به سفری ابدی رفت، این موضوع برای او آموزنده است. ولی برای کسی که به این موضوعات توجهی ندارد و خود را به بی خیالی زده است؛ مگر پدرش یا دوستش بمیرد تا کمی به فکر فرو رود.

البته دنیا که بد نیست ولی دل بستن به آن بد است. امام حسن مجتبی (علیه السلام) می فرماید: «وَ اعْمَلْ لِدُنْیاکَ کَأَنـَّکَ تَعیشُ أَبَدًا، وَ اعْمَلْ لاِخِرَتِکَ کَأَنـَّکَ تَمُوتُ غَدًا؛[1]براى دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگى مى کنى، و براى آخرتت به گونه اى کارکن که گویا فردا خواهى مُرد»
یعنی انسان مسلمان برای چرخاندن امور زندگیش تلاش می کند، خانه و ماشین می خرد (در حد خودش) فکر اقتصادی دارد، برنامه ریزی داد و ...، ولی به اینها زیاد دل نمی بندد.
البته هر کاری دل مشغولی خود را دارد و امور اقتصادی و مادیات هم همنیطور، ولی مسلمان عاقل می داند که هر چه که دارد از فکر و سرمایه و فرزند و ... همه از الطاف خداست، بنابراین از یادش نمی رود که: من باید حواسم جمع باشد این همه دنگ و فنگ مال من نیست و ....، خلاصه حساب و کتابی بین خود و خدایش قرار می دهد و دنیا را پلی برای موفقیت در آخرت قرار می دهد.
اگر پولی دارد سعی می کند خمس و زکات واجبش را ـــ اگر به آن تعلق گرفت ـــ بپردازد، موقعیت دنیاییش را به رخ دیگران نمی کشد، و ....

سخن آخر
دنیا بد نیست و غرق شدن در آن و دلبستگی به آن بد است. بفرمایش امام حسن مجتبی (علیه السلام) انسان باید چنان برای دنیایش برنامه ریزی داشته باشد که تا مدتها زنده است و چنان برای آخرتش آماده باشد که هر لحظه آماده رفتن باشد.
البته تلفیق این دو نکته با هم دشوار ولی شدنیست.
خدا عاقبت ما را ختم به خیر کند.

پی نوشتها
1 ـــ بحار الانوار(ط-بیروت) ج 44 ، ص 139
منبع بیشتر برای مطالعه در مورد دنیا از نظر اسلام، کلیک کنید


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ خرداد ۹۵ ، ۰۸:۱۲
سید حسین سیدی



بسم الله الرحمن الرحیم

تو می آیی و بر آن آمدن هر دم سلام
من ندانم صبح باشد ظهر باشد یا که شام
تو می آیی و زنی تکیه به کعبه: آمدم
کوله باری دارم از عشق از امید و التیام
تو می آیی و می آرایی جهان با عدل خود
همچنان که پر شده از ظلم و جور این بی مرام [1]
آری روزی مهدی موعود (علیه السلام) می آید و جهان را پر از عدل و داد می کند چنانکه از ظلم و جور پر شده باشد.

اما نکته ی مهم این است که ما باید برای آن روز چکار کنیم و چطورتلاش کنیم؟

خود آن حضرت ـــ آن ذخیره ی الهی ــ می فرماید: «مَنْ کانَ فی حاجَهِ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ کانَ اللّهُ فی حاجَتِهِ؛[1]هر کسى که به دنبال حاجت خداوند (دستورات خدا) عزّوجلّ باشد، خداوند نیز دنبال کننده و برآورنده ى حاجت او خواهد بود».

با اینکه خداوند بی نیاز از همه است ولی در حدیث فوق از حاجت (نیاز خدا) سخن رانده است، در قرآن هم از یاری دادن خدا سخن به میان آمده، در حالی که خدا از همه بی نیاز است.  «أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ‏ أَقْدامَکُمْ؛[محمد/7] اى کسانى که ایمان آورده‏ اید، اگر خدا را (پیامبر و دین و کتاب او را) یارى نمایید خدا هم شما را (در رسیدن به اهدافتان) یارى مى‏کند و قدم‏هاى شما را استوار مى‏دارد».

 بنابراین یاری خدا و حاجت خدا، به اعتبار کمک به دین او و کمک به حجت او در برپایی احکام الهیست.
حالا که امام زمان (علیه السلام) حجت خدا بر زمین است باید با اجرای درست احکام الهی، دل او را شاد نمود (او را یاری کرد)

حضرت مهدی (عجل الله تعالی علیه) از ما پیروان و منتظران خودش، اعمال صالح و در راس آنها نماز می خواهد: «أُرْغِمَ أَنْفُ الشَّیْطَانِ بِشَیْ‏ءٍ مِثْلِ‏ الصَّلَاةِ فَصَلِّهَا وَ أَرْغِمْ أَنْفَ الشَّیْطَانِ،[4]هیچ چیز مثل نماز بینی شیطان را به خاک نمی مالد و او را خوار نمی کند، پس نماز بخوان و بینی شیطان را به خاک بمال».
کسی نمی تواند خود را منتظر امام زمان (علیه السلام) و دوستدار او بداند، ولی نسبت به نماز کوتاهی کند. از انسانهای منتظر، حرفهایی مثل " دلم پاک است" و از این حرفها، برای  توجیه نماز نخواندن خود، انتظار نمی رود.

انشاأالله همه ی ما از منتظران حقیقی بوده و به احکام مسلمانی پایبند باشیم.

 
پی نوشتها
1ــ اشعار خودم
1ــ کمال الدین، ج2، ص493
3ــ ترجمه مشکینی ص507
4 ــ بحار الانوار، ج ,53 ص 182

برای مطالعه در مورد انتطارات امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) کلیک کنید


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ خرداد ۹۵ ، ۱۶:۱۴
سید حسین سیدی




بسم الله الرحمن الرحیم

یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچکس نبود. یک جامعه ای بود با اکثر مردمانی بد و کینه توز، و پیوسته گروهی اقلیت را ــ که خودشان هم به راستی و درستی آنها اعتراف داشتند ـــ اذیت می کردند و نسل در نسل آنها را یا به سیاه چال می انداختند و یا مسموم می ساختند و یا ...
تا آخرش یکی از نسل همان آدمهای پاک، از ترس دشمنان و با فرمان خدا از دیده ها غائب شد و هنوز غیبت او ادامه دارد. او امان اهل زمین و واسطه بین خدا و بندگانش است.

امام زمان (علیه السلام) امان اهل زمین

حضرت حجت بن حسن العسکری (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در حدیثی می فرماید: «إِنّی لاَمانٌ لاِهْلِ الاْرْضِ کَما أَنَّ النُّجُومَ أَمانٌ لاِهْلِ السَّماءِ؛[1]همانا، من، امان و مایه ایمنى براى اهل زمینم; همان گونه که ستاره ها، سبب ایمنى اهل آسمان اند».
اما واضح است که این امان بودن برای هر کسی به یک اندازه ای ارزش دارد، وقتی باران می بارد بر همه می بارد ولی بعضی ها استفاده لازم را برده و این آب باران را در خدمت زراعت و باغباتی و ... خود بکار می گیرند. بعضی دیگر وظیفه باران را در لطافت آب و هوا به قصد خوشی حال خود و امثال این حرفها، خلاصه نموده و دنیا را ازاین زاویه می نگرند، و بعضی دیگر باران را خراب کننده ی زمین فوتبال خود و ... می دانند و به چیز دیگر کار ندارند.
دید ما نسبت  به امام زمان (علیه السلام) ــ این باران بی منت الهی ــ کدام است؟ آیا از وجود آنحضرت بهره برده و کسب فیض معنوی می نماییم؟ یا ازدسته ی دوم هستیم که ذکر آن حضرت را برای تغییر حال خود می خواهیم و گاهگاهی حالمان خوب باشد با امام هستیم و گاهی که خوب نباشد و قسط و  مشکلات زندگی به ما رو آورد ، ایشان را فراموش نموده و ...
گروه سوم که انشاءالله ما و نسل ما جز آن دسته نباشیم.


سخن آخر
امام زمان (علیه السلام) امان اهل زمین است، ولی کسانی خود را در امنیت و امان قرار می دهند و کسب فیض می کنند و دسته ی دیگر از وجود آنحضرت بهره ای نمی برند و ...
 
پی نوشتها
1ــ غیبت شبخ طوسی ص292 ح247
برای مطالعه بیشتر در مورد مهدی موعود (ع9 مراجعه شود به بحارالنوار ج53 صص180تا192
 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ خرداد ۹۵ ، ۲۳:۵۸
سید حسین سیدی



بسم الله الرحمن الرحیم

نزدیکیهای نیمه شعبان بود، بچه های مدرسه همه در صف صبحگاهی قرار داشتند. بعد از آنکه مدیر مدرسه مدتی راجع به امام زمان (علیه السلام) صحبت نمود، نوبت به یکی از دبیران مدرسه رسید که از دید روانشناسی وارد مقوله انتظار شد ایشان گفت: انتظار از لحاظ روانی یک حالت جنب و جوش و حرکت به آدم می دهد، تمام دانشمندان ــ آنهایی که به جایی رسیده اند ــ منتظر موفقیت بوده اند و برای رسیدن به این انتظارشان، شبانه روز تلاش خود را بکار برده اند. ما هم اگر در انتظار امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) اینگونه باشیم؛ طبعا از فیوضات معنوی آن امام همام بهره مند خواهیم شد.
این خاطره مربوط به نیمه شعبان دوران دبیرستان بنده در شهرمان بود.

انتظار فرج و حرکت رو به جلو
 امام على (علیه السلام) می فرماید: «انْتَظِرُوا الْفَرَجَ‏ وَ لا تَیْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ‏ فَإِنَّ أَحَبَّ الْأُمُورِ إِلَى اللَّهِ انْتِظَارُ الْفَرَجِ؛[1]منتظر فرج باشید، و از روح خدا مأیوس نشوید، که محبوب ترین اعمال در پیشگاه خدا انتظار فرج است».

بی تردید ازویژگیهای انتظار فرجی که بهترین اعمال است، حرکت در مسیر معنویت و رشد (هم دنیوی  و هم اخروی) است، جامعه منتظر باید جامعه ای کوشا و بالنده هم در مسیر معنویت و پاکی باشد و هم در  امورات زندگی دنیا، در سوره جن  می خوانیم: «وَ أَنَّا مِنَّا الْمُسْلِمُونَ وَ مِنَّا الْقاسِطُونَ فَمَنْ أَسْلَمَ فَأُولئِکَ تَحَرَّوْا رَشَداً ؛[جن/14] و از ما جنیان هم بعضى مسلمان و بى ‏آزار و برخى کافر و ستمکارند، و آنان که اسلام آوردند راستى به راه رشد و صواب شتافتند.[2]
ممکن است کسی بگوید: پس چرا مسلمانان با آنکه دین اسلام دارند، ولی حال و روز مطلوبی ندارند؟ ما فعلا کاری به این بحث نداریم و البته جوابش هم تا حدودی مشخص است.

اما جامعه ی منتظر ما ...
بحمدالله در حالت کلی پیشرفت و حرکت دولت و ملت ایران علیرغم دشمنیهای چندین ساله دشمنان اسلام، در خور توجه است.
البته کسی چشم خود را بر روی رکود اقتصادی و ... نمی بندد ولی پیشرفتهای دفاعی ـــ که تهدیدهای دشمنان را ناکام گذاشته ــ وسایر پیشرفتها که بعضا در شرایط  تحریم [3] شکل گرفتند نباید از نظر دور بمانند.
به هرحال جامعه  ما باید از همه لحاظ، حرکت و پیشرفت داشته باشد تا بتواند در جهان خود را به عنوان کشور شیعی و زمینه ساز حکومت جهانی حضرت حجت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) معرفی کند.

انشاءالله

پی نوشتها
1ــ تحف العقول ص106
2ــ ترجمه الهی قمشه ای ص573

3ــ کلیک کنید

در مورد انتظار سازنده و پویا، کلیک کنید


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۱ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۳:۳۱
سید حسین سیدی



بسم الله الرحمن الرحیم

دو سه روز پیش، از شبکه افق برنامه ای را نشان می داد که آقای نادر طالب زاده با یک عالم و اندیشمند مسلمان ضد اسراییلی، بحث هایی را در مورد چند و چون کار مسلمانان، انجام می داد.  آقای طالب زاده در آخر بحث راجع به ایران و کارهایی او، از این اندیشمند سوالی کرد. این اندیشمند سرشناس، به نکته ی قابل تاملی اشاره نمود و آن اشاره به " ضعیف شدن ایران (به نطر او)در برابر ظالمان جهانی بعد از امام خمینی (رحمةالله علیه) و دست دادن مسولین ایرانی در جریان مذاکرات هسته ای با ظالمان (آمریکایی) بود.

انگشتها را هر چه می شمریم ...
هر چه بود گذشت و با تحلیل، و یا تاسف و یا به به گفتن، واقعیت عوض نمی شود. جالب اینکه هر چه ما بیشتر می خواهیم برجام را به تاریخ بسپاریم؛ نه وضعیت کشورمان (تحریمها کماکان هست) و نه کرکری دشمنان، به ما اجازه نمی دهد که فراموشش کنیم.

بنده نظرم بر نوشتن این یادداشت نبود ولی آن بحث مصاحبه فوق پیش آمد و به این سمت کشیده شدم. بنده موافق با حرفهای افراطی (پیروزی بی سابقه) و تفریط (خیانت بی سابقه) نیستم ولی ...
حرف همان بود که آن مرجع تقلید در دیدار با ظریف عنوان کرد [1] و هر چه از آن تاریخ می گذرد هر چه انگشت ها را می شمریم؛ باز هم کم می آید. مذاکره با آمریکا و ... که مانعی ندارد ولی مشکل آن است که هر چه خود را مهربانتر نشان میدهیم ـــ که ما تعهدات را انجام دادیم شما هم متعهد باشید ــ نه تنها گوششان بدهکار است بلکه بر شیطنت خود هم می افزایند.
آن مرجع تقلید، حرف خود را از قرآن گرفته که می  فرماید: «یَأَیهُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تَتَّخِذُواْ بِطَانَةً مِّن دُونِکُمْ لَا یَأْلُونَکُمْ خَبَالًا وَدُّواْ مَا عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضَاءُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ وَ مَا تُخْفِى صُدُورُهُمْ أَکْبر؛[آل عمران/118]اى کسانى که ایمان آورده‏اید! محرم اسرارى از غیر خود، انتخاب نکنید! (اعتماد نکنید) آنها از هر گونه شر و فسادى در باره شما، کوتاهى نمى‏کنند. آنها دوست دارند شما در رنج و زحمت باشید. (نشانه‏ هاى) دشمنى از دهان (و کلام) شان آشکار شده؛ و آنچه در دلهایشان پنهان مى‏دارند، از آن مهمتر است». [2]
بحث دست دادن و دست ندادن و اخم کردن و لبخند زدن نیست (که آن هم سر جای خودش بحث دارد)، بحث اصلی این است که ما زیاد به آنچیزهایی که می خواستیم نرسیدیم و حاشیه هایی هم برای خود درست کردیم.
چقدر ما دل خود را خوش به برداشتن تحریمها کریم که فلان می شود و بهمان، ولی اثر قابل ملاحظهای را ندیدیم هیچ، حتی پولهای ما را هم بلوکه نمودند.

سخن آخر
ایران در مذاکره با آمریکا و دول غربی، به اهداف خود نرسید  نه تنها برای ایران، بلکه برای مسلمانان روشن شد که: دشمنان اسلام به فرمایش قرآن، از هیچ ترفندی برای زمین زدن اهل ایمان فروگذار نمی کنند.

پی نوشتها
1ــ کلیک کنید
2ــ ترجمه مکارم ص65

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۳:۰۹
سید حسین سیدی