وبلاگ سید

وبلاگ سید به امید خدا، حاوی مطالب متنوع مذهبی با رویکرد قرآنی و حدیثی است.

وبلاگ سید به امید خدا، حاوی مطالب متنوع مذهبی با رویکرد قرآنی و حدیثی است.

وبلاگ سید

لبریز مطلبهای نو می باشد این وبلاگ ما
مقبول دادار توانا افتد این وبلاگ ما
دارد تنوع مطلبش، با رویکردی از حدیث
و رویکردی هم ز قرآن دارد این وبلاگ ما

امیّد دارم که نشیند ذائقه ات را رفیق
"حتما " نمی گویم و گویم شاید این وبلاگ ما

هر کس شود محبوب حق، او کار و بارش روبه راست
مقبول دادار توانا افتد این وبلاگ ما

سید

آخرین نظرات
نویسندگان

ای عزادار، اهل نماز هم باش

جمعه, ۳۰ مهر ۱۳۹۵، ۰۹:۲۹ ب.ظ





بسم الله الرحمن الرحیم.

مداح می‌‍گفت: حیف است ما که عزاداریم و برای سید و سالار شهیدان و مظلومیتش اشک ماتم می‌ریزیم، نسبت به نماز کاهل بوده و بهانه دست بعضی اهل سنت بدهیم که می‌گویند: شیعه ها فقط بلدند عزاداری کنند و نماز را که در قرآن بر آن بارها تأکید شده، مورد بی‌مهری قرار می‌دهند.

حضرت امام حسین(علیه السلام)  در روز تاسوعا به برادر علمدارش فرمود: «إِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَصْرِفَهُمْ عَنَّا فِی هَذَا الْیَوْمِ فَافْعَلْ لَعَلَّنَا نُصَلِّی لِرَبِّنَا فِی هَذِهِ اللَّیْلَةِ فَإِنَّهُ یَعْلَمُ أَنِّی‏ أُحِبُ‏ الصَّلَاةَ لَهُ وَ تِلَاوَةَ کِتَابِهِ»

اگر بتوانى امروز دشمنان را از جنگ با ما منصرف سازى این کار را انجام ده، شاید امشب براى پروردگارمان نماز بخوانیم، چرا که خدا مى‏داند من نماز براى او، و تلاوت آیات قرآنش را دوست دارم.

مگر می‌شود انسان امام حسین(علیه السلام) را دوست داشته باشد، آنگاه نسبت به نمازی که حضرت برای خواندن آن یک شب از دشمن فاسق خود مهلت خواستند؛ بی‌اعتنا باشد.

شکی نیست که نماز(و هر کار معنوی دیگر) باید جایگاه خودش را داشته باشد و فقط خواندن ظاهری نیست، و شکی نیست کسانی که امروز نماز را تخریب کرده و در مورد آن در شبکه های اجتماعی و ... شبهه می‌سازند، از تخریب چهره ابا عبدالله الحسین(علیه السلام) هم ابایی ندارند، چون نماز و عبادت، و ابا عبدالله الحسین(علیه السلام) با همند.

هشیار باشیم.



پی‌نوشتها
1ــ غم نامه کربلا ،  ترجمه اللهوف على قتلى الطفوف ، ص112

نظرات  (۵)

۳۰ مهر ۹۵ ، ۲۳:۰۷ ابوالفضل ابراهیمی
نماز ستون دین است عشق زیاد ما به قرض الحسنه از برکت نماز می باشد 
فداکاران و نیکوکاران بنام و مشهور نماز خوانهای بسیار خوبی هم بوده اند 
هرگنج سعادت که خدا داد به حافظ             از یمن دعای شب و ورد سحری بود 
اوقات خوش آن بود که با دوست بسر شد    باقی همه بی حاصلی و بی خبری بود 
پاسخ:
ممنون از نظرات عارفانه ات دوست عزیز
۰۱ آبان ۹۵ ، ۲۲:۵۳ روح الله علی بیگی
مقاله سکوت خاموشان نوشته امام موسی صدر 

... در حادثه کربلا یک نفر فرمان داد که یزید بود ، یک نفر امیر بود ، یعنی «ابن زیاد» یکی لشکر را فرماندهی کرد و به کربلا آورد که عمر بن سعد بود ، گروهی این فرمان را اجرا کردند و تیراندازی کردند و سنگ انداختند و مستقیماً در کشتن امام حسین علیه السلام دخالت کردند که «شمر» و یاران او سپاه حاضر در کربلا بود. 

سؤال این است: اگر در میدان جنگ تنها ابن زیاد و یزید و عمربن سعد بودند، آیا امام حسین به آن شکل دردناک به شهادت می‌‏رسید؟ اگر سپاه دشمن بیست یا پنجاه نفر بودند، آیا می‌‏توانستند چنین جنایتی را مرتکب شوند؟ یقیناً نه. پس چگونه توانستند چنین جنایتی انجام دهند؟ به فرمانِ آمران و اقدام عاملان و تأییدِ حامیان و سکوتِ خاموشان. 

یعنی می‌‏توانیم بگوییم آن امت همگی با قول و فعل و سکوت و خوشنودی و سکوت و فرمانبری خود بر کشتن امام حسین علیه السلام اجماع کردند. همگی در پدید آمدن واقعه کربلا اتفاق نظر داشتند، جز اندکی از آنان. این حقیقت چه زمانی برای مردم آشکار شد؟ پس از رخ دادن آن واقعه. در آن زمان کوفه از بزرگ‌ترین پایتخت‏های جهان اسلام بود. جمعیت کوفه چند نفر بود؟ صد‌ها هزار نفر. هر یک از آنان باید با خود فکر می‌‏کرد که اگر او ساکت نمی‌‏ماند و به یاری حسین (ع) می‌‏شتافت، حسین (ع) کشته نمی‌‏شد؛ زیرا یک مجموعه، مرکب از افراد است و‌‌ همان گونه که در یک شب سی‏ نفر به سپاه امام حسین علیه السلام پیوستند، اگر هزار نفر، چهار هزار نفر، پنج هزار نفر جمع می‌‏شدند و به امام حسین علیه السلام می‌‏پیوستند، این فاجعه پیش نمی‌‏آمد. 

بنابراین خون امام حسین علیه السلام در واقع بلندگویی بود که در برابر مردم قرار داده شد و آنان را به مسئولیت و نتیجه کار‌هایشان آگاه کرد، که امروز شما سکوت می‌‏کنید یا درهمی می‌‏گیرید، یا در خانه می‌‏نشینید یا فرزند خود را از ترس کشته شدن از خیابان به خانه بازمی‏گردانید، ولی پیامد این کار‌ها چیست؟ پیامد این کار‌ها در ‌‌نهایت کشته شدن امام حسین علیه السلام است. امام حسین علیه السلام کشته شد، ولی کشته شدن او به یکباره و ناگهانی اتفاق نیفتاد، بلکه نتیجه سلسله حوادثی بود که پس از رسول خدا و با روی کار آمدن معاویه آغاز گردید، و به شهادت حسین بن علی علیهما السلام انجامید. انحرافی که ابتدا پدید آمد و جزئی بود: سکوت یا ترس یا گرفتن دینار و درهم، گرفتن ده یا پانزده لیره یا چند متر زمین! جنایت این گونه آغاز شد و کم‏کم سرعت گرفت و بزرگ شد و تا به آنجا رسید که به کشته شدن پسر دختر رسول خدا، آن هم به شکلی فجیع و دردناک انجامید و هیچ کس دم برنیاورد! همه ساکت بودند. 

بنابراین حسین علیه السلام از حقیقت پرده برداشت. یعنی به مردم گفت:‌ای کسی که به اندازه سر سوزنی به مردم ستم می‌‏کنی! تو در مسیری حرکت می‌‏کنی که در ‌‌نهایت به ستم کردن به زندگی و آبرو و دین همه مردم می‌‏انجامد.‌ای کسی که یک قدم از مسیر حق منحرف شده‏ای! به جایی خواهی رسید که به کشتن پسر دختر پیامبر راضی خواهی شد و یا در آن شرکت خواهی کرد.‌ای کسی که به آنچه دربرابر تو رخ می‌‏دهد، بی‏ اعتنایی و نسبت به حقی که در برابر تو پایمال می‌‏شود ساکت می‌‏مانی! در آینده به آبرو و جان مردم تجاوز می‌‏شود و ریختن خون دیگران جایز شمرده می‌‏شود و تو یا به آن خوشنودی یا در آن نقش داری یا در برابر آن ساکت می‌‏مانی. هیچ تفاوتی میان آن‌ها وجود ندارد و هیچ راه میانه‏ای در کار نیست. یا باید در راه هدایت حرکت کنی یا در راه‏های گمراهی و چه بسیارند راه‏های گمراهی. 

کسی که در مجلس امام حسین شرکت می‌‏کند در یک لحظه فکر کند ـ و بسیاری از ما با خود فکر کرده‏ایم ـ که کاش ما با امام حسین بودیم تا به رستگاری عظیم می‌‏رسیدیم. بسیاری از ما می‌‏گوییم اگر ما در کربلا بودیم، بی‏گمان حسین را یاری می‌‏کردیم، آیا معنای حضور شما در این مراسم به این معنا نیست که اگر ما در کربلا بودیم حسین را یاری می‌‏کردیم؟ ولی بین خود و خدای خود اگر خواستید درباره کسانی که امام حسین علیه السلام را در کربلا کشتند داوری کنید، باید به شرایط عینی حاکم بر آن جماعت که آنان را به این وضع کشاند، توجه کنید. گناه آن امت در کشتن امام حسین علیه السلام تنها در این نبود که برخی از آنان به کربلا رفتند و تیر انداختند و شمشیر زدند و سنگ پرتاب کردند و یا در کشتن امام مشارکت کردند. نه، تنها این افراد گناهکار و مسئول نبودند، بلکه مادری که در کوفه یا در مسیر کوفه تا کربلا وقتی فهمید حسین علیه السلام قیام کرده است، فرزند خود را به خانه برد تا در فتنه نیفتد، آن مادر باید بداند که فتنه خواهد رسید و او نیز در کشتن حسین علیه السلام است. باید برحذر باشیم! 

این حقیقت هنوز روشن نیست. چگونه ممکن است امام حسین علیه السلام کشته شود؟ شما الآن به راحتی تمام می‌‏گویید: اگر در عصر امام حسین علیه السلام بودیم، از او دفاع می‌‏کردیم و نمی‌‏گذاشتیم او را بکشند. چرا مردم زمان امام حسین علیه السلام با خود چنین نگفتند؟ آیا بر آنان واجب نبود جلوی کشتن امام حسین علیه السلام را بگیرند؟ یاران اندک امام که پیش از ایشان به میدان جنگ رفتند همه می‌‏دانستند که کشته می‌‏شوند، بالاخره امام حسین علیه السلام در برابر دشمن تنها خواهد شد. 

همه این را می‌‏دانستند، ولی چرا برای رفتن به میدان از یکدیگر پیشی می‌‏گرفتند؟ به چه دلیل؟ این‌ها تنها یک آرزو داشتند که شهادت امام حسین علیه السلام پنج دقیقه عقب بیفتد. یعنی با تمام وجود و زندگی خود پنج دقیقه از زندگی امام حسین علیه السلام را نجات می‌‏دادند، چرا؟ چون فکر می‌‏کردند شاید کشته شدن آن‌ها در آن دلهای سیاه و بی‏رحم تأثیر گذارد و برخی از آنان از گمراهی دست بردارند و حسین پیروز میدان شود! آن‌ها این گونه فکر می‌‏کردند، و یا به گونه‏ای دیگر. در هر حال هر یک از آنان نقش خود را در این مسیر ایفا کرد. 

وقتی ما به این صحنه، به این چراغ فروزانی که حسین در برابر امت خود در آن عصر و در همه عصر‌ها برافروخت می‌‏نگریم، این حقیقت را درمی‏یابیم که حق چه کوچک باشد و چه بزرگ، حق است و ستم چه کم باشد و چه زیاد، ستم است. راه کج و منحرف از ابتدا تا انت‌ها در انحراف است و همه در یک امتداد هستند. حق کوچک بزرگ می‌‏شود و گسترش می‌‏ِیابد و سیلی زدن به صورت یک یتیم به کشتن حسین علیه السلام می‌‏انجامد. گرفتن اندکی از مال حرام به آنجا می‌‏انجامد که ابن سعد برای گرفتن حکومت ری حاضر می‌‏شود حسین علیه السلام را بکشد. بی‏حرمتی به یک زن محترم با زبان یا نگاه به بی‏حرمتی به حریم اهل بیت و اسیر کردن زنان منجر می‌‏شود... 
پاسخ:

... سلام آقای علی بیگی واقعا همینه
رهبر انقلاب سالها قبل یک حرفیو زدن و اون مضمونش این بود: بدبودن و خیانت خواص و تبعیت عوام
این قضیه همیشه بوده و هست. تبعیت عوام همان سکوت عوام است که الی ماشاءالله در طول تاریخ حادثه ها آفریده
اشتباه مردم کوفه به ظاهر تموم شده ولی بهشکلهای مختلف ادامه داره
برای ما هم همان راه و همان امتحانات بارها پیش می آید
خدا عاقبت همه را ختم بخیر کنه
البته به بها دهند نه به بهانه، من اگه بخوام عنایت خدا همراهمه وگرنه ...

نکته بسیار مهم و قابل تأملی بود ممنون
پاسخ:
سلامت باشی منتظر
۰۲ آبان ۹۵ ، ۲۳:۳۰ ابوالفضل ابراهیمی
از آقای روح الله علی بیکی صمیمانه تشکر و قدردانی می کنم خیلی شورانگیز و جالب و شنیدنی بود و از منتظر عزیز که ایشان هم بسیار اهل دل هستند احسنت برهمه عاشقان و یاران خداوند 
۰۲ آبان ۹۵ ، ۲۳:۴۹ روح الله علی بیگی
با سلام
من هم از شما جناب آقای ابراهیمی تشکر میکنم علم و دانش اندک حقیر بهر حال اکتسابی است و آنچه آموخته ام در محضر اساتید و بزرگواری چون شما و حاج آقای سیدی این سید بزرگوار بوده ما جسارت کرده ایم در واقع در حضور شما بزرگواران دست به قلم شده ایم و مطالبی بیان نموده ایم 
موفق و موید و محقق باشید 
پاسخ:
علیک سلام اقای علی بیگی ما چیزی بلد نیستیم
اگه هم چیزی میگیم به دعای بعضی از دوستان مثل شما و آقای ابراهمیست
خداوند همه ما را در مسیر تبلیغ دین موفق بدارد

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی