وبلاگ سید

وبلاگ سید به امید خدا، حاوی مطالب متنوع مذهبی با رویکرد قرآنی و حدیثی است.

وبلاگ سید به امید خدا، حاوی مطالب متنوع مذهبی با رویکرد قرآنی و حدیثی است.

وبلاگ سید

لبریز مطلبهای نو می باشد این وبلاگ ما
مقبول دادار توانا افتد این وبلاگ ما
دارد تنوع مطلبش، با رویکردی از حدیث
و رویکردی هم ز قرآن دارد این وبلاگ ما

امیّد دارم که نشیند ذائقه ات را رفیق
"حتما " نمی گویم و گویم شاید این وبلاگ ما

هر کس شود محبوب حق، او کار و بارش روبه راست
مقبول دادار توانا افتد این وبلاگ ما

سید

آخرین نظرات
نویسندگان

۲۵۵ مطلب توسط «سید حسین سیدی» ثبت شده است


 بسم الله الرحمن الرحیم


دوستی که در فضای مجازی کار می کند به من گفت: به تازگیها در فضای مجازی به یک شبهه برخورده تحت این عنوان: خیلی وقت است دیگر کسی تو نامه و بیانیه‌اش نمی‌نویسد «المُلکُ یَبقَی مَعَ الکُفرِ وَ لَایَبقَی مَعَ الظُّلمِ؛[1] ملک دنیا (امکان دارد)با کفرو کافری بماند ولی با ظلم نمی ماند» اما می بینیم ظالمان دنیا هر کاری انجام می دهند و با خنده می گویند: ما که هر کاری دلمان بخواهد انجام می دهیم و مشکلی هم پیش نمی آید. بر آن شدم بامید خدا این شبهه را جواب کوتاهی دهم.


نکته یک
 خداوند می فرماید: «کَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَ‏ أَنَا وَ رُسُلی‏ إِنَّ اللَّهَ قَوِیٌّ عَزیزٌ؛[مجادله/21]خداوند چنین مقرر داشته که من و رسولانم پیروز مى‏شویم؛ چرا که خداوند قوى و شکست‏ ناپذیر است!»

طبق این آیه شریفه باید همه رسولان الهی بر گروه باطل پیروز می شدند، در حالی که اکثر رسولان الهی،  نتوانستند و حتی کشته شدند(بجز چند پیامبر بنی اسراییل که در محدوده معینی فرمانروا بودند) ولی پیروز شدن کامل پیامبران الهی بر ظالمان، در دوره پیامبر اسلام اتفاق افتاد.

بنابراین  از بین رفتن ظلم، زمان بر است، و دست آخر در زمان امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) تحقق می یابد.


نکته دو
همکاری بعضی از خداگرایان ظاهری با ظالمان و فریفته شدنشان به اهل ظلم، همیشه دردسر ساز بوده است، چنانکه در حال حاضر، متاسفانه با همکاری و مماشات بعضی از کشورهای مسلمان با ظالمان جهانی، ظلم ظالمان تقویت شده و جنگهای خونین به راه می افتد.

نکته سوم
هنگامی که ظالمی مثل رژیم صهیونیستی با ارتش مجهزش وآن همه ساز و برگ نظامی، در برابر گروهی به مراتب کوچکتر و با توان کمتر نظامی، به زانو درمی آید و از رویای نیل تا فراتش ذلیلانه عقب می نشیند؛ این از بین رفتن ظلم نیست؟

نکته چهار
خداوند در قرآنش می فرماید: «(اى پیغمبر) مپندار آنهایى که به کردار زشت خود شادمانند و دوست دارند که مردم به اوصاف پسندیده ‏اى که هیچ در آنها نیست آنها را ستایش کنند، البته گمان مدار که از عذاب خدا رهایى دارند، که آنها را عذابى دردناک خواهد بود»

بنابراین آنها که ظلم می کنند و خوش می گذرانند و...، اینگونه نیست که روزی تاوان این خنده هایشان را ندهند. «فَالْیَوْمَ الَّذینَ آمَنُوا مِنَ الْکُفَّارِ یَضْحَکُونَ؛[مطففین/34] پس امروز هم اهل ایمان به کفار مى‏خندند».

پی نوشتها
1ـــ الأمالی (للمفید) / النص / 310 / المجلس السابع و الثلاث

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ مهر ۹۵ ، ۲۱:۳۸
سید حسین سیدی


بسم الله الرحمن الرحیم


در ادامه مطلب دیروز که عدم صداقت را ریاکاری معنا کردیم؛ مطالب تکمیلی دیگری هم مانده است.
 
خدا می فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ‏» آیه دو صف


تر جمه: اى کسانى که ایمان آورده‏ اید! چرا سخنى مى‏گویید که عمل نمى‏کنید.

وقتی انسان در ظاهر سخن خوبی بگوید و اعتقاد خوبی داشته باشد ولی در باطن به آن اعتقاد نداشته باشد؛ این ریاست، در همه کارهای خوب چه در عبادات مثل نماز و روزه و چه در کارهای دیگر(غیر عبادات) وضع همین است مثل همان مثال دیروزی که گفتیم دوستی به دوستش می گوید: نوکرتم چاکرتم، ولی این تا زمانیست که رفیقش خوردنی و پول داشته باشد.

اما ...

یک کارهایی مستقیما دستور خدا و پیغمبراست(نماز و روزه) که اگر خدا نمی گفت کسی اصلا به ذهنش نمی آمد که نمازی باید باشد و...

کارهایی که از لحاظ عقلا خوبند و قبل از اسلام هم بوده(تشکیل خانواده و...)، دین اسلام این کارها را تایید کرد با یک شرایطی

کارهایی مثل نماز و روزه، باید آنطوری که خدا فرموده است بجا آورده شوند مثلا کسی خدای ناکرده بخاطر دیگری نماز بخواند(البته ممکن است کسی با تشویق دیگری نماز بخواند که این بحث دیگریست) ریا در نماز باعث باطل شدن نماز او می شود، ولی در تشکیل خانواده با آنکه ممکن است خدای ناکرده ریا شود(یکی چشمش بدنبال ارث و میراث دیگریست و با این نیت، سر سفره عقد حاضر می شود) ولی عقد باطل نیست.

خداوند در کارهایی مثل تشکیل خانواده و کارهای اجتماعی دیگر(همکاری با هم، دوست شدن با هم و...) نخواسته زیاد بحث ریا و غیر ریا را پیش بکشد(هر چند حکم ریا دراین کارها هم معلوم است و از این کارها به مقداری که بقصد رضای خدا باشد قبول است)

  سخن آخر اینکه خداوند اهل ایمان را از اینکه در ظاهر یک نظر و اعتقادی داشته باشند و در باطن نظر و اعتقاد دیگری(ریا)، برحذر می دارد. در همه کارهای یک مسلمان بحث ریا مطرح است ولی بحث ریا در بحثهای عبادت بیشتر مطرح می شود.

باید مراقب مسلمانیمان باشیم تا در زندگی(رفاقت با دوستان، همکاری با دیگران ، تشکیل خانواده و...)   به ریا دچار نشویم.
انشاءالله

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مهر ۹۵ ، ۲۱:۰۳
سید حسین سیدی


بسم الله الرحمن الرحیم.

داشت به رفیقش می گفت: یکزمانی دوستیها بر اساس صداقت و روراستی بود ولی حالا صداقت، عنوان سادگی و فریب خوردن پیدا کرده است.

رفیقش گفت: بله متاسفانه، صداقت کالای نایابی شده که جز در مواقعی که بر نفع انسانها باشد؛ حتی اثری از گفتن لفظش نیست.

بعد بعضی ها در بوق و کرنا می کنند که فلانی عبادت ریایی انجام می دهد و...، و غافل از اینند که عدم صداقت در دوستی ها و روابط انسانی دیگر، خود بزرگترین ریاست.

امام کاظم(علیه السلام) می فرماید: «بِئْسَ الْعَبْدُ یَکُونُ ذاوَجْهَیْنِ وَذالِسانَیْنِ» [1]


ترجمه: بَدْ شخصى است آن که داراى دو چهره و دو زبان مى باشد [که در پیش رو چیزى گوید و پشت سر چیز دیگر]

انسان گاهی بعضی از دوستان شاد وصمیمی را می بیند که صدای قربانت شوم و نوکرتم آنها گوش فلک را کر می کند، اما هیچ صداقتی درگفته هایشان نیست و به راحتی به همدیگر کلک می زنند و ..

خدایا ما را کمک کن که در دوستی هایمان(چه با دوستان و چه با اهل بیت ــ علیهم السلام ــ ) صادق باشیم.


 پی نوشتها
1ــ الذریعة إلى حافظ الشریعة (شرح أصول الکافی جیلانىو ) / ج‏2 / 441 / باب ذی اللسانین ..... ص : 441

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مهر ۹۵ ، ۲۲:۵۵
سید حسین سیدی


بسم الله الرحمن الرحیم

هنوز که حال و هوای غدیر در بین مومنان وجود دارد و مومنان راستین، از انتصاب مولا علی(علیه السلام) به جانشینی پیامبر دلشادند؛ برآن شدم که یک حدیثی را در باب شاد کردن دل مومن بیاورم.

امام کاظم(علیه السلام) می فرماید: «مَنْ سَرَّ مُؤْمِناً فَبِاللَّهِ بَدَأَ وَ بِالنَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) ثَنَّى وَ بِنَا ثَلَّثَ » [1]

ترجمه: هر کس دل مومنی را شاد کند اول خدا را شاد کرده(خدا از این کارش راضیست) بعد پیامبر اسلام را و بعد ما را

یکی از مهمترین عرصه های شاد کردن مومنان، کمک مالی به مومنان است. این اعیاد اسلامی مثل عید غدیر و سایر اعیاد اسلامی  که معمولا مومنان بیشتر به هم سر می زنند؛ فرصت مناسبی برای شاد کردن دل مومنان و گره گشایی از مشکلات هم است.

اهل بیت ما کسانی بودند که در دستگیری از دیگران مخصوصا نیازمندان جامعه، سرآمد روزگار بودند و ما را هم به این فضایل دعوت می کردند.

نکته مهم : از اینکه حدیث می گوید: از شاد کردن دل دیگران، اول خدا خوشحال می شود؛ استفاده می شود که اینگونه شاد کردن دل مومنان و کمک به آنها، خالص و بی ریاست.

خداوند همه ما را در شاد کردن دل دیگران بطور مخلصانه یاری دهد.


پی نوشتها
1ــ بحار الأنوار (ط - بیروت) ؛ ج‏71 ؛ ص314

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ شهریور ۹۵ ، ۲۲:۲۹
سید حسین سیدی


بسم الله الرحمن الرحیم


عید غدیر و انتصاب مولا امیر مومنان(علیه السلام) روز اکمال دین است. «یَأَیهُّا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ وَ إِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاس» آیه 67 مائده

ترجمه: اى پیامبر! آنچه از سوى پروردگارت [درباره ولایت و رهبرى على بن أبى‏طالب امیرالمؤمنین علیه السلام‏] بر تو نازل شده ابلاغ کن؛ و اگر انجام ندهى پیام خدا را نرسانده‏ اى. و خدا تو را از [آسیب و گزند] مردم نگه مى‏دارد. [1]


تفسیر نمونه در این باره می نویسد: این موضوع(انتصاب مولا)مخالفان سرسختى داشته که پیامبر (صلی الله علیه و آله) از مخالفت آنها که ممکن بوده است مشکلاتى براى اسلام و مسلمین داشته باشد، نگران بوده و به همین جهت خداوند به او تامین می دهد [2] به عنوان مثال در آنزمان یکی از مخالفان به پیامبر گفت: اگر این انتصاب حرف خداست؛ خداوند مرا عذاب کند، و سنگی از آسمان آمد و او را کشت [3]
گویا این تامینی که برای پیامبر هست برای کسانی که مرام و راه پیامبر و اهل بیت (علیهم السلام) را داشته باشند؛ هم هست.

کشورایران بحمدلله که پیرو امیر مومنان(علیه السلام) هست؛ در میان این همه خطرات جهانی و تهدیدات قدرتهای بزرگ ولی پوشالی، توانسته است به پیش برود، و با وجود مشکلاتی که دارد و همه جای دنیا هم کم و بیش هست؛ الحمدالله حرفهای زیادی برای گفتن در دنیا دارد.

به امید اقتدار روزافزون پیروان امیرالمومنین(علیه السلام) در کشور ایران و همه اقصی نقاط جهان


پی نوشتها
 ترجمه انصاریان ص119
2ــ تفسیر نمونه، ج‏5،  ص 3   
3ــ آیه یکم معارج، مراجعه شود به تفسیر نمونه، ج‏25، ص 9   

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ شهریور ۹۵ ، ۲۰:۴۰
سید حسین سیدی




بسم الله الرحمن الرحیم

روز غدیر روز عید شیعه است، روزیست که امام علی بن ابیطالب به عنوان جانشین پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله) انتخاب شد.

این روز اعمالی دارد که طالبان آن باید به مفاتیح الجنان مراجعه کنند.

باید بدانیم: گر چه این روز عید است و باید اهمیت داده شود، ولی به فرمایش مولا علی (علیه السلام) هر روزی که در آن گناه نشود می تواند برای ما عید باشد، یک عید حقیقی

مولا می فرماید:  «کُلَّ یَوْمٍ لَا أَعْصِی اللَّهَ فِیهِ‏ فَهُوَ عِیدٌ» [1]


ترجمه: هر روزی که در آن گناه نشود عید است.


عید غدیر روزیست که هم مومنان در آن روز گناه نمی کنند(انشاءالله) وهم روزیست که به دیگر روزهای دیگر سال مومنان خط می دهد، به عبارت دیگر می گوید: حالا که شما ولایت مولا را جشن می گیرید و خوشحالید، ببینید  در دیگر ایام سال چقدر به این خوشحالی معنوی پایبندید.

چقدر پایبندیم؟

پی نوشتها
1ــ مجموعة ورام ، ابن ابی فراس(قرن6)/ ج‏2 / 24 / الجزء الثانی

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ شهریور ۹۵ ، ۲۲:۰۱
سید حسین سیدی



بمناسبت هفته ولایت، به نظرم رسید که حدیثی از مولا امیر مؤمنان علی(علیه السلام) را در اینجا نقل کنم، این حدیث، حدیثی تکان دهنده و مؤثر برای حال جامعه اسلامی ــ مخصوصاً در این زمان است.

مولا می‌فرماید: «الْمُنْکِرُ لِلْمُنْکَرِ بِیَدِهِ وَ لِسَانِهِ وَ قَلْبِهِ فَذَلِکَ الْمُسْتَکْمِلُ لِخِصَالِ الْخَیْرِ وَ مِنْهُمُ الْمُنْکِرُ بِلِسَانِهِ وَ قَلْبِهِ وَ التَّارِکُ بِیَدِهِ فَذَلِکَ مُتَمَسِّکٌ بِخَصْلَتَیْنِ مِنْ خِصَالِ الْخَیْرِ وَ مُضَیِّعٌ خَصْلَةً وَ مِنْهُمُ الْمُنْکِرُ بِقَلْبِهِ وَ التَّارِکُ بِیَدِهِ وَ لِسَانِهِ [فَذَاکَ‏] فَذَالِکَ الَّذِی ضَیَّعَ أَشْرَفَ الْخَصْلَتَیْنِ مِنَ الثَّلَاثِ وَ تَمَسَّکَ بِوَاحِدَةٍ وَ مِنْهُمْ تَارِکٌ لِإِنْکَارِ الْمُنْکَرِ بِلِسَانِهِ وَ قَلْبِهِ وَ یَدِهِ فَذَلِکَ مَیِّتُ الْأَحْیَاءِ [1]

از این مردم کسى است که به دست و زبان و قلبش به انکار بر مى‏خیزد، چنین انسانى خصلت‏هاى خوب را به کمال رساند،  و کسى است که به زبان و دل انکار مى‏کند و دست به برنامه‏اى نمى‏برد، چنین انسانى به دو خصلت از خصلت‏هاى خوب چنگ زده، و خصلتى را ضایع نموده، و کسى است که با دل به انکار بر خاسته نه با دست و زبانش، چنین کسى دو خصلت را که شریفتر است تباه نموده، و یک خصلت را گرفته است و کسى که انکار با زبان و قلب و دست را ترک کرده، او مرده‏اى است میان زندگان ».

شاید انسان پیش خود فکر کند لااقل اگر جزء دسته دوم باشم باز هم خوب است، دو تا خوبی دارد ویک تا بدی که ...

ولی که می داند شاید آدمهای دسته اول روزگاری در دسته دوم بودند، و خیال کردند که همینکه ما دلمان نسبت به فلان گناه بدش می آید و زبانا هم کتمان می کنیم؛ کارمان خوب است ولی...

 ولی عافیت طلبی کار را به جایی رساند که گفتند: ما که کاری از دستمان برنمی آید، گیرم که هی حرف زدیم

وآخرش شد جزء گروه سومی

خداوند آخر و عاقبت ما را ختم به خیر کند.



پی نوشتها
[1]. شرح نهج البلاغة لابن أبی الحدید، ج‏ 19، ص306 


برای مطالعه در مورد امر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه مولا علی (علیه السلام) کلیک کنید



۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ شهریور ۹۵ ، ۲۳:۰۷
سید حسین سیدی


بسم الله الرحمن الرحیم

با دوستان به طرف حوزه می رفتیم، دو سه جوان مشغول حمل میلگرد و آهن آلات بودند، با دو سه مرحله میلگردهای سنگین را برداشته و می گفتند: یک  دو سه بردار...، به دوستم گفتم: ای کاش به جای لفظ بردار، بگویند: یا علی(علیه السلام)

دوستم گفت: لازم که نیست حتما بگویند، من هم گفتم: بله این طور است ولی (کاری به این جوانها نداریم) یک زمانی زبانها نسبت به گفتن یا علی، یا حسین(علیهم السلام) توفیق ندارند.

همانگونه که می گویند: امام رضا (علیه السلام) طلبید؛ همانگونه هم باید برای گفتن اسامی ائمه(علیهم السلام) آدم را طلبیده باشند.

نکته مهم
: بعد از گذشت سالهایی(5الی 10 سال) انسان می بیند آمارها، نشان می دهند که چیزهایی از بین رفتند، چیزهایی ماندند ولی با یک تغییراتی و ...، گفتن اسامی ائمه(علیهم السلام) هم همین است.

بر فرض مثال در روایت داریم که مشورت با عاقل، توفیقی از خداست.  «مُشَاوَرَةُ الْعَاقِلِ‏ النَّاصِحِ‏ یُمْنٌ‏ وَ بَرَکَةٌ وَ رُشْدٌ وَ تَوْفِیقٌ‏ مِنَ‏ اللَّه‏» [1]

ترجمه: مشورت با عاقلِ خیرخواه، خجستگى، برکت، رشد و توفیقى از سوى خداست


وقتی که مشورت با انسان عاقل(غیر معصوم، و بکار بستن نظرات او) رشد و توفیق از طرف خداست، بی تردید گقتن نام معصومین ــ که حاکی از پیروی ما از آنان است؛ باید رشد و توفیق باشد.

در این ایام مبارک، که زبان خود را بیشتر به نام محمد و علی(صلوات الله علیه اجمعین) مترنم می کنیم؛ از خداوند می خواهیم که توفیق پیروی از آن بزرگواران را به همه شیعیان و ارادتمندانشان عطا فرماید، و مشکلات جامعه شیعه خودمان و شیعیان اقصی نقاط جهان، و همه مسلمین را حل بفرماید.

پی نوشتها
1ـــ تحف العقول، ابن شعبه حرانی(قرن4) ص398



۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ شهریور ۹۵ ، ۱۸:۳۸
سید حسین سیدی




بسم الله الرحمن الرحیم

یکروز سر راهم به خود پرداز بانکی مراجعه کردم دیدم که کارت بانکی من که برای خودش اعتباری دارد، از نظر آن بانک نامعتبر است

 با خود گفتم: اعتبار یکطرفه کافی نیست، باید دو طرفه باشد وگرنه بجایی نمی رسد.


«الَّذینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ‏ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ هُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعاً» آیه 104 کهف

ترجمه: آنها کسانى هستند که سعیشان در زندگى دنیا (در هر امر خیرى به خاطر کفرشان) تباه و گم شده است، و خود گمان مى‏کنند که کار نیکى انجام مى‏دهند. [1]

کسانی در دنیا کارهای اعتباردار(کارهای خیر) ممکن انجام دهند ولی چون بر اساس اعتبار آخرت نیست(نیت خدایی ندارند و...) ؛ فایده ای چندانی بحالشان ندارد.

انشاءالله که من نویسنده و شما خواننده ی محترم و تمام مومنان، هم اعتبار دنیایی داشته باشیم و هم اخروی

پی نوشتها
1ــ ترجمه مشکینی، ص304


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ شهریور ۹۵ ، ۱۹:۰۳
سید حسین سیدی


بسم الله الرحمن الرحیم


می گویند: چه خوش بی  مهربانی هر دو سر بی، این حرف(شعر) زیبا همانگونه که دررابطه ی ما آدمیان با هم باید وجود داشته باشد؛ در رابطه ی بین ما و خدا و معصومین (علیهم السلام) هم باید وجود داشته باشد.


حضرت علی (علیه السلام) در کلامی گهربار می فرماید: «مَنْ‏ أَرَادَ مِنْکُمْ‏ أَنْ‏ یَعْلَمَ‏ کَیْفَ‏ مَنْزِلَتُهُ‏ عِنْدَ اللَّهِ‏ فَلْیَنْظُرْ کَیْفَ مَنْزِلَةُ اللَّهِ مِنْهُ عِنْدَ الذُّنُوبِ کَذَلِکَ مَنْزِلَتُه‏؛[2] هر کس از شما که می خواهد جایگاه و منزلت خود را در نزد خداوند بداند،‌ پس باید ببیند که جایگاه و منزلت خداوند در آن هنگام که به گناهی می رسد چگونه است. جایگاه او نزد خداوند تبارک و تعالی، به همان مقدار است که جایگاه خداوند در نزد او است».

البته ممکن است کسانی پیش خود فکر کنند که خدا ازآنها خیلی راضیست و صدها استدلال هم بیاورند مثل داعشیها ولی...

اصلا داعشیها با همین استدلالات دیگران را متقاعد و جذب می کنند، که خدا از عملکرد ما خیلی راضیست و ..

الغرض، می شود انسان با عملکرد بد هم فکر کند خدا از او راضی و خوشنود است ولی اگر به وجدانش مراجعه کند قطعا اینگونه نگوید.

خداوند می فرماید: «بَلِ الْانسَانُ عَلىَ‏ نَفْسِهِ بَصِیرَةٌ» آیه 14 سوره قیامت

ترجمه: بلکه انسان خود به وضع خویش بیناست(می داند آدم خوبی هست یا نه)


در آیه بعدش، می فرماید: « وَ لَوْ أَلْقَى‏ مَعَاذِیرَهُ» آیه 15 سوره قیامت

ترجمه: و هر چند [براى توجیه گناهانش‏] بهانه‏ها بتراشد(مثل داعش)


سخن آخر اینکه: اگر انسان بخواهد جایگاه و ارزش حقیقی خود را پیش خدا بداند؛ باید نگاه کند که چقدر او برای خدا ارزش قائل است، البته نکات گفته شده با مراجعه با کتاب و سنت و وجدان حاصل می شود. نه هر نظر و طریقه ی ساختگی مثل صوفیه و داعش و ... 

پی نوشتها

2ــ [2]. بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج‏10 ص 95.


۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ شهریور ۹۵ ، ۲۲:۳۴
سید حسین سیدی