بسم الله الرحمن الرحیم
یک ضرب المثل محلی در مناطق ما هست که می گوید: غذا خوردنت چه جوراست؟ سفره بینداز تا ببینی (علاقه به غذا)، کار کردنت چگونه است؟ اصلا حرفش را نزن (حتی حرف از کار را دوست ندارد چه رسد به خود کار)
طبعا کار کردن، از غذا خوردن و دیدن فیلم وسریال، سخت تر است ولی این نباید باعث سرگرم شدن افراد به این امورات شده و کار خود را از یاد ببرند.
قرآن می فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُلُوا مِنْ طَیِّباتِ ما رَزَقْناکُمْ وَ اشْکُرُوا لِلَّهِ إِنْ کُنْتُمْ إِیَّاهُ تَعْبُدُونَ » آیه 172 بقره
ترجمه آیه: اى کسانى که ایمان آورده اید! از نعمتهاى پاکیزه اى که به شما روزى داده ایم، بخورید و شکر خدا را بجا آورید؛ اگر او را پرستش مىکنید!
گر چه در این حدیث از خوردن غذاها سخن به میان آمده نه از کار کردن، ولی از واژه (وَ اشْکُرُوا لِلَّهِ) می توان این معنا را فهمید.
شکر زبانی یکی از ابعاد شکر است و غالبا هم همین به ذهن می آید ولی می دانیم که شکر عملی [1] (استفاده درست و بجا از نعمتها) هم باید باشد، وگرنه چه بسا اصل نعمت از بین برود. اگر انسان سرمایه ای دارد که در حا حاضر با آن یک زندگی مطلوب را سرو سامان داده، بعید نیست در صورت عدم استفاده بجا از این سرمایه و عدم کار کردن مفید با آن، روزی به نداری بیفتد (بنابراین هم شکر زبانی باید باشد و هم شکر عملی)
ممکن است در یک اداره ای هم پیش بیاید که مسول مربوطه به چای خوردن و خوش و بش با رفیقش مشغول شود و از انجام کارهایش (کار ارباب رجوع) غافل شود.
البته چای خودن و گفتگوی دوستانه و از این حرفها سر جای خودش عالیست، و فرهنگ اسلامی ما هم صمیمیت با دوستان را مورد توجه قرار داده ولی این را هم گفته که این صمیمیت ما (گفتگوی صمیمانه دو کارمند، دو کار فرما و ...) نباید باعث تضییع حقوق دیگران (ارباب رجوع) نشود.
سخن آخر اینکه علت کارگریزی بعضیها، سرگرم شدن به حواشی و غفلت از متن کار است.
پی نوشتها
1ــ برای مطالعه در مورد شکر عملی، کلیک کنید