همرنگ شدن، خوب یا بد؟

بسم الله الرحمن الرحیم

همه ضرب المثل " اگر خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو " را شنیده ایم، این ضرب المثل به ظاهر جذاب، منشاء خیلی از گناهان است.

می بینیم دیگران دارند مشغول غیبت یکی هستند؛ ما هم می بینیم که کاری از دستمان بر نمی آید، دست به دامن ضرب المثل فوق می شویم که بابا تو هم همرنگ جماعت شو تا گرفتار مخالفت جمع نشوی.

پیامبر مهربانی و رحمة للعالمین می فرمایند:«إِذا وُقِعَ فِى الرَّجُلِ و َأَنتَ فى مَلأٍ، فَکُن لِلرَّجُلِ ناصِرا و َلِلقَومِ زاجِرا وَ قَمُ عَنهُم؛[1]


ترجمه حدیث: اگر در میان جمعى بودى و از کسى غیبت شد، او را یارى کن و (بجای همرنگ جماعت شدن) آن جمع را از غیبت کردن بازدار و از میانشان برخیز و برو.

البته مخالفت با جمع، در هر کاری سختیهای خودش را دارد و: ممکن است مشکلاتی هم برای انسان درست شود، ولی ...

 انسان مسلمان اولا: در مجالسی که نسبت به غیبت دیگران و مسائلی از این دست، کم توجهی نشان می دهند؛ حاضر نمی شود.

و دوما: اگر هم در مجلسی احیانا این گناه (غیبت) پیش آمد؛  در صورت وجود شرایط، با امر به معروف و نهی از منکر، و درغیر این صورت با ترک جلسه، وظیفه شرعی خود را انجام می دهد.

جالب است اینکه اکثر ما در مجلسی که به مذاقمان خوش نمی آید؛ شرکت نکرده و در صورت شرکت، ترک آن جلسه برای ما آسانتر است، ولی نوبت که به انجام مسولیتهای دینی می رسد؛ می گوییم: نه آقا همرنگ جماعت شو و غیره

سخن آخر اینکه یکی از علتهای غیبت نمودن پشت سر دیگران، سوءاستفاده از ضرب المثل " اگر خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو " است.

خداوند به همه ما توفیق همرنگ نشدن با مجلس گناه را بدهد.


پی نوشتها
1ــ  نهج الفصاحه ص 202 ، ح 247

برای مطالعه بیشتر در مورد همرنگ شدن با جماعت، خوب است یا بد، کلیک کنید

پیش نیاز آخرت

بسم الله الرحمن الرحیم

وقتی ما دوره دبیرستان را می خوندیم نظام ترمی واحدی بود. اغلب درسها پیش نیاز داشتند، و باید درس قبل را به عنوان پیش نیاز می گذراندی تا می توانستی سر درس بالاتر حاضر می شدی (مثلا فیزیک 2 پیش نیاز فیزیک3 بود)

سر کلاس آخرت رفتن و موفق بودن در آن کلاس، بستگی به موفقیت در کلاس دنیا دارد اما چطور؟



دنیا مقدمه ی آخرت
حضرت امیرالومنین علی (علیه السلام) می فرماید: «الدّنیا مزرعة الاخرة؛[1] دنیا مزرعه آخرت است»
پیام این حدیث کوتاه ولی پر مغز، این است که از دنیا باید به مانند یک مزرعه به سود آخرت استفاده کرد.

بهتر است برای روشن تر شدن بحث، به یک حدیث دیگر از امیر بیان علی (علیه السلام) تمسک جوییم. آن حضرت وقتی برای عیادت یکی از اصحابش ــ علاء بن زیاد حارثی ــ رفته بودند، از آنجا که منزل علاء را وسیع دیدند؛ گفت که این منزل وسیع به چه کار دنیایت می آید، آگاه باش که در آخرت به چنین سرای وسیعی نیاز بیشتری داری. سپس حضرت اضافه فرمود: بله می توانی بوسیله ی آن به ثواب آخرت برسی (دنیا مزرعه آخرت است)، بدینگونه که در آن از مهمانان پذیرایی کنی و صله ی رحم در آن بجا آوری وحقوق الهی را ـ در این خانه ــ برپا داری، پس در چنین حالی به ثواب آخرت رسیده ای. [2]

همه باید به فکر این باشیم که باید روزی از این دنیا کوچ کنیم. در آن روز، پول و سرمایه بداد ما نمی رسد. «وَ ما یُغْنی‏ عَنْهُ مالُهُ‏ إِذا تَرَدَّى؛[لیل/11]‏


ترجمه حدیث: و چون (به حضیض شقاوت یا به گودال قبر یا به قعر جهنم) سقوط کند، مالش براى او سودى نخواهد داشت». [3]

البته سرمایه داشتن بد نیست و اگرکسی در زندگی خود (مخصوصا انسان ثروتمند) یک نوع توازنی بین دنیا و آخرت برقرار نموده باشد؛ در آن روز ی که از این دنیا کوچ می کند، احساس سربلندی می  کند.

پی نوشتها
1ــ منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة (خوئى) / ج‏19 / 86 /
2ـــ نهج البلاغة (للصبحی صالح) /   / 324 / 209
3ــ ترجمه مکارم ص595
برای مطالعه در مورد دنیا مزرعه آخرت است، کلیک کنید

هر چیزی سر جای خود

بسم الله الرحمن الرحیم

به دوستش گفت: کار کردن و پول درآوردن، هم حدی دارد، چندیست زن و بچه ات را ندیده ای، کاری نکن که فردا که بچه ات بزرگ شد بگوید: پدر: من اصلا تو را ندیده ام ، من معنای مهر پدری را درک نکرده ام و ...، و خدای ناکرده مشکلاتی برایت ایجاد شود.

دین اسلام حتی اجازه نداده است که امور معنوی، انسان را رسیدگی به زن وبچه اش بازدارد.

 مولا علی (علیه السلام) وقتی که شنید برادر یکی از  پیروانش خود را مشغول به امور معنوی نموده و تارک دنیا شده است؛ او را مورد نکوهش قرار دادند. [1]

البته انجام دادن امور معنوی هیچ منافاتی با رسیدگی به کارهای دنیایی و زن و بچه ندارد، و در حدیث فوق هم برادر صحابی امام (علیه السلام) از دنیا کلا کناره گرفته بود.

این را هم اضافه کنیم که دین اسلام بر تقسیم اوقات زندگی تاکید دارد تا هم معنویت انسان شکوفا شود و هم کارهای متعارف دنیایی انسان (رسیدگی به زن و بچه و غیره)  معطل نماند.

حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید: «لِلْمُؤْمِنِ ثَلَاثُ سَاعَاتٍ فَسَاعَةٌ یُنَاجِی فِیهَا رَبَّهُ وَ سَاعَةٌ یَرُمُّ مَعَاشَهُ وَ سَاعَةٌ یُخَلِّی بَیْنَ نَفْسِهِ وَ بَیْنَ لَذَّتِهَا فِیمَا یَحِلُّ وَ یَجْمُلُ وَ لَیْسَ لِلْعَاقِلِ أَنْ یَکُونَ شَاخِصاً إِلَّا فِی ثَلَاثٍ مَرَمَّةٍ لِمَعَاشٍ أَوْ خُطْوَةٍ فِی مَعَادٍ أَوْ لَذَّةٍ فِی غَیْرِ مُحَرَّم‏» [2]

ترجمه حدیث: وقت هر انسان مؤمن سه قسمت است: 1 ـ یک وقت و ساعتی که برای مناجات و دعا و عبادت است 2 ـ یک وقت و ساعتی که برای کسب معاش و در آمد است 3 ـ یک وقت و ساعتی که برای تفریح و استفاده از لذتهای حلال است و انسان عاقل جز در این سه مورد، وقت نمی گذراند یا کسب معاش یا قدم نهادن برای معاد و آخرت و یا لذت بردن در غیر حرام (در کنار خانواده بودن)

پی نوشتها
1ــ نهج البلاغة (للصبحی صالح) ص 324 
2ــ نهج البلاغه صبحی صالح ص545
برای مطالعه بیشتر در مورد تقسیم اوقات یک مومن و مسلمان از نگاه روایات، کلیک کنید

قدر این امنیت را بدانیم

بسم الله الرحمن الرحیم

داشت اخبار از قول یک مسولی می گفت که: متاسفانه ما مصرف آب و برقمان از میانگین جهانی بیشتر است، بغل دستیش شروع کرد به منفی بافی که ما چه و چه و خوش بحال اروپا که ....

رفیقش به او گفت: عیب می جمله چو گفتی هنرش نیز بگو، بله مشکلاتی هم  هست و طبعا هم باید باشد، ولی در مقابلش پتانسیلها و ظرفیتهای مثبتی هم هست که اگر در اروپا می بود چقدر برایش تبلیغ می کردند.

سپس ادامه داد: اگر در خانواده های ما مصرف برق زیاد است و ...؛ مهر و محبت و صله رحم هم هست که اینها نسبت به مقیاس جهانی خیلی بالاست.

قتلهای خانوادگی در کشوری مثل آمریکا که داعیه دار حکومت بر جهان است؛ بمراتب از ما بیشترو هولناک تر است [1] و شکی نیست که بواسطه جایگاه صله رحم در بین ما به مراتب پایین تر است [2]، که البته حتی یک موردش هم زیاد است.

در دین اسلام حتی از صله رحمی که باعث آزار و اذیت دیگران شود نهی شده است.

امام صادق (علیه السلام) می فرماید: «أفضَلُ ما یوصَلُ بِهِ الرَّحِمُ کَفُّ الأذى عَنها» [3]


   ترجمه حدیث: بهترین صله رحم، خوددارى از آزار و اذیت خویشاوندان است.

انسان یک زمانی با سر زدن زیاد و رفت و آمد، وسیله آزار و اذیت خویشاوندان را فراهم می سازد.

 پیام این حدیث این است که بهترین صله رحم آن است که که امنیت پایداری را به انسانها و به تبع آن به جامعه بدهد.

سخن آخر اینکه: خانواده ی پر مصرف ما (مصرف برق و آب)، آکنده از صله رحم هم هست و این موضوع باعث امنیت بیشتر در جامعه می شود.

البته خانواده های ما باید دستورات اسلام در باره اسراف نکردن برق و آب و غیره را، هم مد نظر قرار دهند.

پی نوشتها
1ـــ کلیک کنید


2ــ کلیک کنید


3ــ  قرب الاسناد(ط-حدیثه) ص355 - بحارالأنوار ج 71، ص 88

برای مطالعه در مورد نقش صله رحم در امنیت روحی و اجتماعی جامعه، کلیک کنید

مزدور

بسم الله الرحمن الرحیم

ضرب المثلی هست که می گوید: چوب خدا صدا ندارد، ولی برای کسانی که اهل تامل و معتقد باشند؛ چوب خدا صدا زیاد هم بی صدا نیست و گاهی آبرو و اعتبار آدم را هم می برد. شکست مفتضحانه ی منافقین در عملیات مرصاد در سال 67، از آن جمله چوبها بود.

البته شکی نیست که شکست و پیروزی به تنهایی نمی تواند عامل خوب بودن یا بد بودن یک گروه باشد، بلکه ماهیت است که تعیین کننده است.

خدا در وصف منافقان می فرماید: «وَ إِذَا لَقُواْ الَّذِینَ ءَامَنُواْ قَالُواْ ءَامَنَّا وَ إِذَا خَلَوْاْ إِلىَ‏ شَیَاطِینِهِمْ قَالُواْ إِنَّا مَعَکُمْ إِنَّمَا نحَنُ مُسْتهَزِءُونَ» آیه 14سوره بقره


ترجمه آیه:و هنگامى که افراد باایمان را ملاقات مى‏کنند، و مى‏گویند: «ما ایمان آورده ‏ایم!» (ولى) هنگامى که با شیطانهاى خود خلوت مى‏کنند، مى‏گویند: «ما با شمائیم! ما فقط (آنها را) مسخره مى‏کنیم!»

ماهیت گروه تروریستی منافقین و وابسته بودنشان به قدرتهای مستکبر دنیا بر کمتر محققی پوشیده است.

منافقین سالهای سال در خدمت صدام و همراه و همگام با او بودند. بعد از معدوم شدن صدام، آنها هم از عراق رانده شدند (چون منفور مردم مسلمان عراق بودند)

این گروه وابسته چون به اهداف نامشروع خود نرسید، اعضای خود را کم کم از دست داد و حالا بیشترشان در فرانسه درحالت رکودی به سر می برند [1] و انتظار نمی رود سرنوشت بهتری از صدام داشته باشند

پی نوشتها
1ـــ برای مطالعه بیشتر در مورد وضعیت منافقان از زبان یک عضو جدا شده از آنان، کلیک کنید



برای مطالعه در مورد ویژگی های منافق از نظر قرآن و روایات، کلیک کنید

باید عبرت گرفت

بسم الله الرحمن الرحیم

گاهی انسان فکر می کند: چرا با اینکه روزی هزار نفرتصادف می کنند، به زندان می روند و ... ولی با این وجود آمار تلفات تصادفات ،زیاد پایین نمی آید و ...

همین موضوع را هم می  شود در مورد تاریخ و تجربه های تاریخی بکار برد. 21 شوال سال 92 ه ق مسلمین، اندلس ــ اسپانیای امروزی ــ را فتح کردند و تمدن باشکوهی را در آن سرزمین برپا نمودند اما با اشتباهات فاحشی که داشتند (شبیخون فرهنگی و...) از آنجا بیرون رانده شدند. [1]

کشورهای مسلمان باید از آن اشتباهات درس گرفته و این همه به دشمنان اسلام باج ندهند که دشمن همان دشمن است که در زمان غلبه بر دولت اسلامی اندلس داشت.

اما سخن همان است که مولا امیرالمومنین (علیه السلام)فرمود: «مَا أَکْثَرَ الْعِبَرَ وَ أَقَلَ‏ الِاعْتِبَار» [2]

ترجمه حدیث: عبرت ها و پندها زیادند ولی عبرت گیرندگان کمند.

حال و روز بعضی دولتهای مسلمان معلوم است ودیگر نیازی به قلم فرسایی ما ندارد.

کشور اسلامیمان هم باید از مذاکرات کم نتیجه برجام برای آینده ی خودش درس بگیرد.

1ــ سایت شهید آوینی
]2ــ نهج البلاغة (للصبحی صالح) / / 528 / [303] 297 ..... ص : 528

این در واقع، پول پرستیست

بسم الله الرحیم

رادیوی تاکسی روشن بود و از احترام گذاشتن به انسانها بخاطر خودشان نه پولشان، سخن می گفت.

یکی زنگ زد و گفت: من بازنشته ی بانک هستم. یکروزی کنار خیابان نشسته بودم و منتظر تاکسی بودم، یک تاکسی عقب عقب آمد و چون قیافه ما با کیف سامسونتی که در دست داشتم داد می زد که کاره ای باشیم؛ این آقا گفت: بیا بالا تا هر کجا که می خواهی می برمت.

این آقای راننده فکر می کرد ما با آن کیف باکلاسی که دستمان داریم و مسولی، رییسی هستیم شاید بتوانیم بدردش بخوریم.

از ما پرسید: شما چکاره ای؟گفتم: رییس بانک بودم، گفت: یعنی الان نیستی؟ گفتم من بازنشسته ام، تا این را گفتم گفت من کار دارم یک جای دیگر می خواهم بروم و عذر ما را خواست و ما هم پیاده شدیم.

امام علی (علیه السلام ): «مَن أتَی غَنیاً فَتَواضَعَ لِغِنائِهِ ذَهَبَ اللهُ بِثُلُثَی دینِهِ» [1]


  ترجمه حدیث: هر که نزد ثروتمندی رود و به خاطر دارائیش در برابر او کرنش کند خداوند دو سوم دینش را می برد.

البته یک زمانی هست یک فرد ثروتمندی به انسان پولی قرض می دهد و ازاین قبیل کارها،  طبعا انسان از او (و هر کس دیگر که باشد) تشکر می کند، این فرق می کند با زمانی که انسان یک فرد ثروتمندی را بخاطر پولش احترام بگذارد.

تشکر کردن ازدیگران و قدردانی از زحمات آنان پسندیده است ولی احترام قائل شدن برای دیگران بخاطر پول و دارایی و مقام دنیا، امری ناپسند و ضد ارزش است.


پی  نوشتها
   1ـــ  تفسیر العیاشی ج 1 ، ص 120 ، ح 379

برای مطالعه بیشتر در مورد احترام به دیگران بخاطر ثروت ــ که امری ناپسند است ــ کلیک کنید.

وقتی دروغ، مد می شود

بسم الله الرحمن الرحیم

می گفت: یک زمانی هست که یک موضوعی بدون علت مشخص و قابل تاملی گل کرده و مد می شود.

مد شده که چون پول دارد اولین کاری که باید انجام دهد عمل کردن دماغش باشد، با آنکه دکترها میگویند: این جراحیهای زیبایی اثرات سوئی دارد.

بعد اضافه نمود که اینها حرف دکترها را برای روزه نگرفتن گوش میکنند چون بر نفعشان است ولی در مورد اثرات سوء جراحیها، وقعی به حرف دکترها نمی گذارند.

من هم که مقاله ای را در باب دروغ می نوشتم گفتم: گاهی دروغ گفتن در جامعه مد می شود شاید هم نفع مادی  و منفعتی زیادی هم نداشته باشد ولی انسان میگوید: چون همه مشغول دروغ گفتن هستند ما هم یکی از آنها باشیم (با توجیه شوخی و خنده و تفریح و از این قبیل)

- امام سجاد علیه السلام می فرماید: «اِتَّقُوا الکَذِبَ الصَّغیرَ مِنهُ وَ الکَبیرَ، فى کُلِّ جِدٍّ وَ هَزلٍ فَإِنَّ الرَّجُلَ إِذا کَذِبَ فِى الصَّغیرِ اجتَرَأَ عَلَى الکَبیرِ»


     ترجمه حدیث: از دروغ کوچک و بزرگش، جدّى و شوخیش بپرهیزید، زیرا انسان هرگاه در چیز کوچک دروغ بگوید، به گفتن دروغ بزرگ نیز جرئت پیدا مى کند.

و اینگونه است که یک گناهی به راحتی در جامعه رواج پیدا می کند و آهسته آهسته زشتی آن کمرنگ می شود.


پی نوشتها
1ــ تحف العقول ص278

دل خود را بر خط خدا تنظیم کنیم

بسم الله الرحمن الرحیم

این چند روزه که نتوانستم مطلبی بنویسم مشغول اسباب کشی منزل بودم. بعد از کلی کارها نوبت به اعتبار خریدن برای لپ تاپ و راه اندازی آن شد. اعتبار برای آن خریدم ولی دیدم وصل نمی شود به 2020زنگ زدم که مشکل چیست؟گفت: باید مودم را بر روی این خط (تلفن منزل جدید) تنظیم کنم.

خلاصه آن را هم با کمک دوستان تنظیم کردیم و با نام و یاد خدا مشغول نوشتن شدم.

داشتم با خودم فکر می کردم که خیلی از ما آدمها، دلهایمان مثل این مودم به ظاهر دقیق و روی روال هست به عبارت دیگر تنظیمات کلی درست است، ولی بر خط خدا آنطور که باید دل خود را تنظیم نکرده ایم


خداوند می فرماید:«الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ وَ تَوَاصَوْاْ بِالْحَقّ‏ وَ تَوَاصَوْاْ بِالصَّبر» آیه 3 سوره عصر

ترجمه آیه: کسانى که ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده‏اند، و یکدیگر را به حق سفارش کرده و یکدیگر را به شکیبایى و استقامت توصیه نموده ‏اند!


بسیاری از ما انسانها به حرفهای که  میگوییم ( رعایت همسایه داری، پاک بودن و ...) ایمان کلی داریم ولی در عمل آنگونه که باید و شاید خود را خدایی نساخته ایم.


یکی از علتهای آن پایبند نبودن به اعمال صالح ـــ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ ــــــــ (ارتباط پایدار با خدا و انجام عبادات) و تحمل نکردن سختیهای اعمال دینی ـــ تَوَاصَوْاْ بِالصَّبر ـــ (مثلا سختیهای احتمالی در امر به معروف و نهی ازمنکر) است.

برای مطالعه در مورد آیه 3 سوره عصر مراجعه شود به: ترجمه تفسیر المیزان، ج20 ص610 تا615

اولویت صله رحم

بسم الله الرحمن الرحیم

استادی سر کلاس داشت از صله رحم بحث می کرد. در ادامه حرفهایش از کسانی گفت که به علت مشغله کاری و مسائلی از این دست، کمتر فرصت سر زدن به والدین را دارند. می گفت: به یک نفر از آشناها که این وضعیت را داشت گفتم: مادرت از دست تو شاکی است چرا به او سر نمی زنی؟ گفت: بابا دو سه روز پیش مقداری قند و شکر و این چیزها برایش فرستادم ، گفتم: این مهم است ولی همه که این چیزها نیست. کارهای دیگری هم هست مثل ابراز عواطف نسبت به والدین و انجام کارهای والدین و...
  
طبق احادیث معصومین (علیهم السلام) یکی از خصلتهای اخلاقی، ایجاد رابطه با کسیست که با ما قطع رابطه کرده است.

و«وَ  َقَد سُئِلَ عَن مَکارِمِ الخلاقِ: ... وَصِلَةُ مَن قَطَعَکَ» [1]

از امام صادق (علیه السلام) در باره مکارم اخلاق پرسیدند، فرمود: ... ایجاد رابطه باکسی که با توقطع رابطه کرده است»

بجاست که یکبار دیگر حدیث را مرور کنیم: ایجاد رابطه با کسی که با تو (انسان) قطع رابطه کرده است.

این مرور نمودن حدیث بیشتر بدرد کسانی باید بخورد که ادعا می کنند انسان باید اخلاق داشته باشد و ...؛ ولی با آن کسی اخلاقشان خوب است که اخلاقشان خوب باشد مثل دوستان و ...، اما وقتی با کسی سوءتفاهمی پیش بیاید شاید الفبای اخلاق را هم رعایت نکنند.

به بحث اصلی برگردیم. پیام حدیث این است: با همه انسانهایی که با شما سرسنگین هستند؛ سعی کنید با مرام خوب با آنها ارتباط برقرار کنید، حالا اگر
طرف مقابل ما فامیل و خویشاوندان باشد که  به طریق اولویت باید در ایجاد رابطه بکوشیم.

حالا اگر طرف مقابل انسان، والدین انسان باشند که اکثرا علاقه مند و دلسوز بچه هایشان هستند؛ بحث به طور کلا فرق می کند و ایجاد رابطه و صله رحم با آنها از اولویت کارهای یک انسان باید باشد.

   

    1ــ منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه(خویی) ج6 ، ص218

برای مطالعه در مورد فواید نیکی به والدین، کلیک کنید