فراخوانی بسوی حرکت و پیشرفت

بسم الله الرحمن الرحیم

نزدیکیهای نیمه شعبان بود، بچه های مدرسه همه در صف صبحگاهی قرار داشتند. بعد از آنکه مدیر مدرسه مدتی راجع به امام زمان (علیه السلام) صحبت نمود، نوبت به یکی از دبیران مدرسه رسید که از دید روانشناسی وارد مقوله انتظار شد ایشان گفت: انتظار از لحاظ روانی یک حالت جنب و جوش و حرکت به آدم می دهد، تمام دانشمندان ــ آنهایی که به جایی رسیده اند ــ منتظر موفقیت بوده اند و برای رسیدن به این انتظارشان، شبانه روز تلاش خود را بکار برده اند. ما هم اگر در انتظار امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) اینگونه باشیم؛ طبعا از فیوضات معنوی آن امام همام بهره مند خواهیم شد.
این خاطره مربوط به نیمه شعبان دوران دبیرستان بنده در شهرمان بود.

انتظار فرج و حرکت رو به جلو
 امام على (علیه السلام) می فرماید: «انْتَظِرُوا الْفَرَجَ‏ وَ لا تَیْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ‏ فَإِنَّ أَحَبَّ الْأُمُورِ إِلَى اللَّهِ انْتِظَارُ الْفَرَجِ؛[1]منتظر فرج باشید، و از روح خدا مأیوس نشوید، که محبوب ترین اعمال در پیشگاه خدا انتظار فرج است».

بی تردید ازویژگیهای انتظار فرجی که بهترین اعمال است، حرکت در مسیر معنویت و رشد (هم دنیوی  و هم اخروی) است، جامعه منتظر باید جامعه ای کوشا و بالنده هم در مسیر معنویت و پاکی باشد و هم در  امورات زندگی دنیا، در سوره جن  می خوانیم: «وَ أَنَّا مِنَّا الْمُسْلِمُونَ وَ مِنَّا الْقاسِطُونَ فَمَنْ أَسْلَمَ فَأُولئِکَ تَحَرَّوْا رَشَداً ؛[جن/14] و از ما جنیان هم بعضى مسلمان و بى ‏آزار و برخى کافر و ستمکارند، و آنان که اسلام آوردند راستى به راه رشد و صواب شتافتند.[2]
ممکن است کسی بگوید: پس چرا مسلمانان با آنکه دین اسلام دارند، ولی حال و روز مطلوبی ندارند؟ ما فعلا کاری به این بحث نداریم و البته جوابش هم تا حدودی مشخص است.

اما جامعه ی منتظر ما ...
بحمدالله در حالت کلی پیشرفت و حرکت دولت و ملت ایران علیرغم دشمنیهای چندین ساله دشمنان اسلام، در خور توجه است.
البته کسی چشم خود را بر روی رکود اقتصادی و ... نمی بندد ولی پیشرفتهای دفاعی ـــ که تهدیدهای دشمنان را ناکام گذاشته ــ وسایر پیشرفتها که بعضا در شرایط  تحریم [3] شکل گرفتند نباید از نظر دور بمانند.
به هرحال جامعه  ما باید از همه لحاظ، حرکت و پیشرفت داشته باشد تا بتواند در جهان خود را به عنوان کشور شیعی و زمینه ساز حکومت جهانی حضرت حجت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) معرفی کند.

انشاءالله

پی نوشتها
1ــ تحف العقول ص106
2ــ ترجمه الهی قمشه ای ص573

3ــ کلیک کنید

در مورد انتظار سازنده و پویا، کلیک کنید

دست دادنی که از انگشتهایمان کم کرد

بسم الله الرحمن الرحیم

دو سه روز پیش، از شبکه افق برنامه ای را نشان می داد که آقای نادر طالب زاده با یک عالم و اندیشمند مسلمان ضد اسراییلی، بحث هایی را در مورد چند و چون کار مسلمانان، انجام می داد.  آقای طالب زاده در آخر بحث راجع به ایران و کارهایی او، از این اندیشمند سوالی کرد. این اندیشمند سرشناس، به نکته ی قابل تاملی اشاره نمود و آن اشاره به " ضعیف شدن ایران (به نطر او)در برابر ظالمان جهانی بعد از امام خمینی (رحمةالله علیه) و دست دادن مسولین ایرانی در جریان مذاکرات هسته ای با ظالمان (آمریکایی) بود.

انگشتها را هر چه می شمریم ...
هر چه بود گذشت و با تحلیل، و یا تاسف و یا به به گفتن، واقعیت عوض نمی شود. جالب اینکه هر چه ما بیشتر می خواهیم برجام را به تاریخ بسپاریم؛ نه وضعیت کشورمان (تحریمها کماکان هست) و نه کرکری دشمنان، به ما اجازه نمی دهد که فراموشش کنیم.

بنده نظرم بر نوشتن این یادداشت نبود ولی آن بحث مصاحبه فوق پیش آمد و به این سمت کشیده شدم. بنده موافق با حرفهای افراطی (پیروزی بی سابقه) و تفریط (خیانت بی سابقه) نیستم ولی ...
حرف همان بود که آن مرجع تقلید در دیدار با ظریف عنوان کرد [1] و هر چه از آن تاریخ می گذرد هر چه انگشت ها را می شمریم؛ باز هم کم می آید. مذاکره با آمریکا و ... که مانعی ندارد ولی مشکل آن است که هر چه خود را مهربانتر نشان میدهیم ـــ که ما تعهدات را انجام دادیم شما هم متعهد باشید ــ نه تنها گوششان بدهکار است بلکه بر شیطنت خود هم می افزایند.
آن مرجع تقلید، حرف خود را از قرآن گرفته که می  فرماید: «یَأَیهُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تَتَّخِذُواْ بِطَانَةً مِّن دُونِکُمْ لَا یَأْلُونَکُمْ خَبَالًا وَدُّواْ مَا عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضَاءُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ وَ مَا تُخْفِى صُدُورُهُمْ أَکْبر؛[آل عمران/118]اى کسانى که ایمان آورده‏اید! محرم اسرارى از غیر خود، انتخاب نکنید! (اعتماد نکنید) آنها از هر گونه شر و فسادى در باره شما، کوتاهى نمى‏کنند. آنها دوست دارند شما در رنج و زحمت باشید. (نشانه‏ هاى) دشمنى از دهان (و کلام) شان آشکار شده؛ و آنچه در دلهایشان پنهان مى‏دارند، از آن مهمتر است». [2]
بحث دست دادن و دست ندادن و اخم کردن و لبخند زدن نیست (که آن هم سر جای خودش بحث دارد)، بحث اصلی این است که ما زیاد به آنچیزهایی که می خواستیم نرسیدیم و حاشیه هایی هم برای خود درست کردیم.
چقدر ما دل خود را خوش به برداشتن تحریمها کریم که فلان می شود و بهمان، ولی اثر قابل ملاحظهای را ندیدیم هیچ، حتی پولهای ما را هم بلوکه نمودند.

سخن آخر
ایران در مذاکره با آمریکا و دول غربی، به اهداف خود نرسید  نه تنها برای ایران، بلکه برای مسلمانان روشن شد که: دشمنان اسلام به فرمایش قرآن، از هیچ ترفندی برای زمین زدن اهل ایمان فروگذار نمی کنند.

پی نوشتها
1ــ کلیک کنید
2ــ ترجمه مکارم ص65

بهترین فرصت عمر

بسم الله الرحمن الرحیم

جوانی دید پیری را که قد او خمیده بود
و در چین و چروک صورتش، دردی خزیده بود
ز او پرسید احوالش، به اینجا چون رسیدی پیر؟
مپرس این را بپرس از روزگاری که ستوده بود

 منم بودم جوانی مثل تو پر شور، قدرش دان
نگویی بعد آن حسرت، مرا این فکر و ایده بود؟ [1]

چون فردا روز جوان است؛ بر آن شدیم تا مقاله ای درباب استفاده از فرصت جوانی بنگاریم.


استفاده از فرصت جوانی
حضرت علی (علیه السلام) فرصت ها را گذرا مانند ابر می داد. «وَ الْفُرْصَةُ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَاب‏؛[2] فرصت مانند ابر در گذراست»

چون در فصل جوانی، انسان بیشترین تحرک و نیرو را دارد،غالبا هر گلی که در زندگی بر سرش می زند، در این فرصت می تواند بزند.

برای ما که مسلمانیم و اعتقاد و اعمالی داریم؛ باطبع باید در جوانی بیشترین همتمان بر روی توجه به دین و معنویت باشد.

انسان در دوره ی جوانی تشکیل خانواده می دهد، و این تشکیل خانواده، درآمد و شغل مناسب را می طلبد. این درآمد و شغل مناسب باید از جنبه حلال و حرام هم مورد توجه قرار گیرد.
استفاده هر فرد (مخصوصا جوان) از فرصت هایش برای پیشبرد اهداف معنوی و دنیاییش، تحسین برانگیز است.


ممکن است جوانی بگوید: من می خواهم بهترین استفاده را از فرصت عمرم داشته باشم ولی بخاطر بیکاری و ... استعدادهایم هدر می رود.

البته در اینکه دولت باید با برنامه ریزی صحیح زمینه اشتغال افراد را فراهم کند؛ شکی نیست ولی همه اش مسائل سیاسی نیست، جوانی که بخاطر پز دادن به دوستش یا رقیبش، یک رشته تحصیلی انتخاب نموده که می داند کمترین شغل را داراست؛ این جوان نباید همه مشکلات را به سیاست و بیکاری گره بزند.

 سخن آخر
فرصتها زندگی، بنا به فرمایش حضرت علی(علیه السلام) مانند ابر می گذرد. کسانی از فرصتها بیشترین بهره را می برند که با برنامه ریزی مناسب، از آنها استفاده کنند. فصل جوانی فصل استفاده ازفرصتها برای ساختن آینده ای بهتر است.

پی نوشتها
1ـــ اشعار خودم
2ــ نهج البلاغة (للصبحی صالح) / / 471
 
برای آگاهی در مورد اهتمام پیشوایان اسلام در مورداستفاده از فرصتها، کلیک کنید

فریب خط و خال ظاهری را نخوریم.

بسم الله الرحمن الرحیم

یادش بخیر، پاییز سالهای قبل، در کوههای اطراف روستایمان با عمویم برای آوردن زالزالک رفته بودیم، دو تا درخت زالزالک با فاصله ی چند متری از هم قرار داشت که نزدیکترین درخت به ما دارای زالزالکهای قرمز و خوش رنگی بود ولی وقتی از آن خوردیم؛ دیدیم مزه ای ندارد. به سراغ دومین درخت رفتیم که زالزالکهای کمرنگ تری از درخت اولی بود ولی دارای طعم دلچسبی بود، به عمویم گفتم: حال و حکایت خیلی از ما آدمها مثل جریان این زالزالکهاست.


اما جریان آدمها...
 خدای بزرگ در سوره مائده آورده است: «قُلْ لا یَسْتَوِی الْخَبیثُ‏ وَ الطَّیِّبُ وَ لَوْ أَعْجَبَکَ کَثْرَةُ الْخَبیثِ‏؛[مائده/100]بگو (اى پیغمبر): هرگز مردم پاک و ناپاک یکسان نخواهند بود هر چند (در جهان) بسیارى پلیدان تو را به شگفت آرد. پس اى خردمندان از خدا بترسید، باشد که رستگار شوید» [1]

جوانی که با دوست نابابش می گردد و فریب ماشین او و پول او و مرام به ظاهر قشنگش را می خورد و حتی به حرف پدر و مادرش گوش نمی دهد؛ فریب خبیث را خورده است و زمانی به خود می آید که گرفتار انواع فسق و فجور شده است، ولی دیگر کار از کار گذشته است و برگشت از این فریب، به زندگی طیب و پاک، به زمان زیادی  نیاز دارد، و هزاران مثال دیگر

دنیای ما و مستکبران خبیث
در دنیای ما که آمریکای جنگ افروز و حامی همجنس بازان و ... به عنوان کدخدای آن، خود را حساب می کند؛ بحث خباثت و جذابیت ظاهری را به راحتی می توان مشاهده نمود. در خبیث بودن آمریکا و دنیای غرب، کمتر عاقلی شک می کند ولی زرق و برق ظاهری (پیشرفت اقتصادی و ...) این مستبدان و گردنکشان در برابر انسانیت و اخلاق، و حرفهای جذابشان مثل حقوق بشر و دموکراسی و ...عاقلان را به تردید می اندازد، از این روست که خدا به پیامبرش (و در حقیقت به ما) تذکر می دهد که فریب خوش خط و خالی مار سمی (انسان خبیث) را نخوریم.
البته گفتن این حرفها به معنی نفی رابطه عاقلانه با آنها و استفاده از فن آوریهای آنها نیست ولی باید فریب این پیشرفتهای ظاهری را نخورده و همه چیز را در پیشرفتهای ظاهری آنها خلاصه کنیم.

امروزه متاسفانه بعضی از دولتهای مسلمان، فریب حرفهای قشنگ و خوش خط و خال آنها را خورده و اسیر عده و عده ی آنها گشته اند و خود را به نیستی و تباهی کشانده اند، و زندگی مسلمانی و معنوی خود را (زندگی طیب) به حاشیه برده اند.
 کشور عزیزمان ایران، به فضل خدا در مقابل حرفهای جذاب این خبیثان ظالم، فریب نخورده و انشاءالله نخواهد خورد، البته در بحث برجام شاید ما کمی باید محکمتر عمل می کردیم ولی در حالت کلی ما اسیر سیاستهای جذاب آنها نشده ایم.

سخن آخر
طبق فرمایش قرآن، ما مسلمین باید بسمت خبیث (انسان خبیث و کار خبیث) متمایل نشده و فریب خوش خط و خالی آن را نخوریم. و زندگی طیب و مسلمانی خویش را ادامه دهیم.

پی نوشتها
1ــ ترجمه الهی قمشه ای ص124

آرزویی که فایده ای ندارد

بسم الله الرحمن الرحیم.

رفیقی می گفت: یکبار برای دندان پژشکی نوبت گرفته بودم اما در روز مشخص شده یک ساعت دیرتر رسیدم، می بایست دوباره نوبت می گرفتم. متوجه شدم که بر دیوار اتاق نوبت دهی، اطلاعیه زدند که کسی دیر بیاید نوبتش کنسل می شود، با اینکه این اطلاعیه را دیده بودم ولی انگار توجهم را به آن نداده بودم. الغرض، نوبت دیگری گرفتم برای ماههای بعد، ودر این مدت هم کم و بیش درد دندان مرا آزار می داد.
حال و روز آدمهای بد هم در هنگام افتادن درچنگال مرگ چنین است، آنموقع متوجه می شوند که اطلاعیه های قیامت را خوب مطالعه نکرده اند، ولی دیگر کار از کار گذشته است (برخلاف دنیا که بعضی از اشتباهات را می شود جبران کرد مثل همین مشکل دندان پژشکی دوست بنده

انشاءالله کسی به این حال گرفتار نشود.
در سوره ی مومنون می خوانیم: «حَتىَّ إِذَا جَاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبّ‏ارْجِعُونِ؛[مومنون/90]آنها در شرک و کفر به سر مى‏ برند) تا آن گاه که مرگ یکى از آنان فرا رسد (در قبضه فرشتگان، به خداوند) گوید: پروردگارا، مرا به دنیا بازگردان». [1]
آدمهای بد می خواهند برگردند که چه گلی به سر خودشان بزنند؟ قرآن می فرماید: «لَعَلىّ‏ أَعْمَلُ صَالِحًا فِیمَا تَرَکْتُ کلاَّ؛[مومنون/100]به امید اینکه عمل صالح انجام دهم (به او خطاب شود) هرگز»

اگر به زبان خودمانی تر بگوییم به آنها گفته می شود: ای انسانهای بد که با اندوه بسیار، خواستار بازگشت به دنیا برای انجام عمل خوب و صالح هستند؛ یادتان هست در دنیا با درست کردن توجیهاتی از قبیل " دل آدم پاک باشد " و ...از انجام عمل صالح طفره می رفتید؟

در ادامه همین ایات، قرآن اینگونه می فرماید: «فَاتخَّذْتُمُوهُمْ سِخْرِیًّا حَتىَّ أَنسَوْکُمْ ذِکْرِى وَ کُنتُم مِّنهْمْ تَضْحَکُون؛[مومنون/110] در آن وقت (شما کافران و انسانهای بد) آن بندگان خاص مرا تمسخر مى‏ کردید تا آنجا که این سبب شد که مرا به کلى فراموش کردید و بر آن خداپرستان خنده و استهزاء مى‏ نمودید». [2]

در پیرامونمان از این گونه افراد کم و بیش پیدا می شوند؛ کسانی که انجام عمل صالح را با توجیهاتی به حاشیه رانده و سپس که دلشان سخت تر شد؛ انسانهای خوب و دیندار را با توجیهات دیگری مثل ریاکاری و ... مورد خنده و استهزاء قرار می دهند.
 البته ممکن است نقدهایی به عملکرد بعضی دینداران باشد ولی این مجوزی برای عقده گشایی این جماعت نمی شود، نکته ی غیرقابل خدشه دارتر اینکه اینها گاهی هم به خدا، به پیامبر وامام که معصومند (معصوم که دیگر نفصی ندارد تا او را تخریب کنند) هم بی احترامی نموده و عمق بد بودن خود را به جامعه نشان می دهند.

سخن آخر
انسانهای بدرفتار و دین ستیز، در هنگام گرفتار شدن در چنگال فرشتگان مامور مرگ، آرزوی برگشت به دنیا می کنند ولی به آنها گفته می شود: آیا شما نبودید که با توجیهات پوچ و بی ارزش ـــــ حتی برای خودتان ـــ انجام عمل صالح را به حاشیه می بردید؟ آیا شما نبودید که بندگان نیکوکار را ــــ با آنکه هیچ از عملکرد آنها نمی دانستید ــ به ریاکاری متهم و آنها رابه باد استهزاء می گرفتید؟

پی نوشتها
1ــ ترجمه مشکینی ص348
2ــ ترجمه الهی قمشه ای ص349
برای مطالعه در مورد حال و روز گنهکاران و دین ستیزان در هنگام مرگ و وقایع پس از آن، به تفسیرنمونه ج15 ص95 تا ص104 مراجعه کنید

مقاومت، گزینه ی نجات

بسم الله الرحمن الرحیم

در فیلمی که دوسه سال قبل در مورد تاریخ مشروطه ایران نشان می داد، یک شخصیت تاریخی مستبد و ضد مشروطه ، به پهلوانی که مخالف آرای ضد مردمی او بود می گفت: تو الان باید مثل آن پهلوانها باشی که به یک قرص نان و لیوانی آب قناعت نموده و دنبال گرفتن حق مظلوم می روند، این پهلوان گفت: اولین ظالم که باید حق مظلومان (مردم) را بدهد تو هستی. آخرش این پهلوان بدست این فرد مستبد کشته شد.
 امروز مصادف با 14 می است، در این روز در سال 1948 حکومت غاصب صهیونیستی تشکیل شد [1]، رژیمی که در ظالم بودن او بحثی نیست اما در عین حال مدعی صلح با فلسطینیهاست، ولی نه تنها این مذاکرات باعث کند شدن روند ددمنشی این رژیم شده [2] بلکه به ادامه ی شهرک سازی و مصادره زمینهای فلسطینیان ادامه می دهد.

مقاومت تنها گزینه نجات بخش
متاسفانه تشکیلات خودگردا فلسطین، سالهای سال است دل خود را به صلحی پوچ و فریبنده دلخوش نموده است، آخر مگر کسانی که سراپایشان شرارت است و این را هم کتمان نمی کنند؛ قابل اطمینان هستند.،  گویا قرآن این را در وصف اینان فرموده است: «وَ لا تَقْعُدُوا بِکُلِّ صِراطٍ تُوعِدُونَ وَ تَصُدُّونَ‏ عَنْ سَبیلِ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِهِ وَ تَبْغُونَها عِوَجاً؛[اعراف/86]و بر سر هر راهى منشینید که کسانى را که به خدا ایمان آورده‏ اند به مصادره اموال (مصادره زمینهای فلسطینیان) و شکنجه و باج خواهی بترسانید، و از راه خدا بازدارید، و بخواهید آن را (با وسوسه و اغواگرى‏)کج نشان دهید». [3]
دراین شرایط تنها مقاومت و ایستادگی در برابر این رژیم جعلی می تواند او را از اهداف پلیدش باز دارد، چنانکه با ایستادگی حزب الله در جنگ 33روزه و ایستادگی مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) در برابر این غده ی سرطانی،  رویای "از نیل تا فرات " او در هم شکسته  و به انزوا کشیده شد.

اگر این کشورهای مرتجع عرب حاشیه خلیج فارس، درقضیه حمایت از تروریستهای تکفیری و مقابله با جبهه مقاومت، در جهت منافع او حرکت نمی کردند؛ بی تردید نه تنها وضع مسلمانان بلکه وضع جهان از این خیلی بهتر می شد.

سخن آخر
در 14 می 1948، سازمان ملل رای به تشکیل کشور غاصب صهیونیستی داد، از آن زمان به بعد مردم مظلوم فلسطین هر روز خانه هایشان ویران و زمینهایشان مصادره می شود.
اعتماد تشکیلات خودگردان فلسطین به این رژیم ددمنش ــ که اعتماد خود را سالهاست پس داده و در حمایت از داعش و تروریستها کوتاهی نمی کند و بجز باج خواهی و مصادره زمینهای فلسطینیان کاری دیگر ندارد ــ آب در هاون کوبیدن است.

پی نوشتها
1 ــ کلیک کنید
2ــ کلیک کنید

3ــ ترجمه انصاریان ص161

به زعم خود، اصلاح گرند

بسم الله الرحمن الرحیم

همینطور که اتوبوس به راه خود ادامه می داد با کنار دستیم که یک آدم سیگاری بود، مشغول بحث و گفتگو شدم تا اینکه بحث از سیگار و سیگار کشیدن به میان آمد، به او گفتم: آیا احساس میکنی که هزینه ی اضافی برای سیگار کشیدن خرج می کنی؟ گفت: زیاد هم اینطور نیست، چیزی که انسان به آن علاقه داشته باشد فکر می کند نه تنها برایش هزینه دارد بلکه خیلی هم هزینه نمودن برای آن بجاست.
کاری به بحث بدی سیگار نداریم ممکن است فرد سیگاری آدم خوبی هم باشد (مثل همقطار ما) ولی به دلایلی دچار این مخمصه شده باشد. من از این گفته هایش یاد آیه ای از قرآن افتادم که که در ادامه به آن می پردازیم.

علاقه به کار بد و غیر ارزشی هم همین است.
در قرآن آیه ای داریم که می فرماید: «وَ إِذَا قِیلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُواْ فىِ الْأَرْضِ قَالُواْ إِنَّمَا نحَنُ مُصْلِحُونَ؛[بقره/11]و هنگامى که به آنان گفته شود: «در زمین فساد نکنید» مى‏گویند: «ما فقط اصلاح گریم»!
 انسانهای منافق و دو رو، نه تنها کارشان را بد قلمداد می کنند بلکه آنرا درست و حسابی معرفی می کنند. مثال زیاد است ولی مثالی که همه گیر باشد همین جریان وهابیت تکفیری است، جریانی که با دست زدن به سخیف ترین و شنیع ترین کارها، خود را اصلاح گر امت اسلام معرفی می کند، جریانی که دلارهای گسترده ی نفتی به پایش ریخته می شود و عاملان آن نه تنها این پولها را ولخرجی می دانند؛ بلکه آنرا از واجبترین کارها می دانند.

عربستان سعودی چون خود را خادم حرمین شریفین می داند؛ بر روی این موضوع حسابی مانور می زند، ولی چه فایده که با منع از ورود حاجیان بعضی از کشورهای اسلامی، این خادم بودن خود را فرمایشی جلوه می دهد که از دید جهانیان و عاقلان دور نمی ماند. امسال هم با بهانه های قلدر مابانه ی خود، قصد جلوگیری از ورود حاجیان ایرانی را دارد. [1]

سخن آخر

از دید قرآن،   منافقان و انسانهای دورو، اگر به دست برداشتن از عقاید خود دعوتشان کنی؛ خود را اصلاح گر و درست و حسابی جا می زنند. جریان تروریستهای تکفیری که با حمایت عربستان و بعضی از دولتهای اسلامی براه افتاده و خون امت اسلام را می مکند؛ خود را بهترین قیم و نماینده امت اسلام معرفی می کنند.

پی نوشتها

1ــ در مورد بهانه تراشی های عربستان در باره سفرحجاج ایرانی کلیک کنید

ارزش کار در رضایت اوست

بسم الله الرحمن الرحیم

همه ی ما کم و بیش عبارت" فقط خدا " را بارها دیده و شنیده ایم، گاهی بر روی بعضی از ماشینها و کامیونها این عبارت حک شده است، عبارت موجز ولی بلند و عمیقیست، بقول معروف: عبارت سهل و ممتنعیست. خوشا بحال آنهایی که به عمق این مطلب پی برده اند.

کاری خوب است که خوبیش بخاطر خدا باشد.
در اجتماع، انسانهای خوب کم نیستند ولی کسانی که کارهای خوبشان بخاطر خدا باشد کمند، کسانی که بخاطر نقطه ضعف نداشتن و ... آدمهای خوبی هستند که ــ این هم مخصوصا در این دوره ی ما غنیمت است ــ  لیکن اگر خواهان سربلندی در دنیا و آخرت هستیم؛ باید کارهایمان متوجه خدا باشد. امام سجاد (علیه السلام) در حدیثی، رضای خدا را در مراودات با دیگران مورد تاکید قرار می دهد: «أَرْبَعٌ مَنْ کُنَّ فِیهِ کَمَلَ إِسْلَامُهُ وَ مُحِّصَتْ ذُنُوبُهُ وَ لَقِیَ رَبَّهُ وَ هُوَ عَنْهُ رَاضٍ وَفَاءٌ لِلَّهِ بِمَا یَجْعَلُ عَلَى نَفْسِهِ لِلنَّاسِ وَ صِدْقُ لِسَانِهِ مَعَ النَّاسِ وَ الِاسْتِحْیَاءُ مِنْ کُلِّ قَبِیحٍ عِنْدَ اللَّهِ وَ عِنْدَ النَّاسِ وَ حُسْنُ خُلُقِهِ؛[1] چهار خصلت است که در هرکس باشد، ایمانش کامل، گناهانش بخشوده خواهد بود، و در حالتی خداوند را ‏ملاقات می‌کند که از او راضی و خوشنود است: تقوای الهی در مراودات با مردم، ‏راست گوئی و صداقت با مردم ، حیا و پاکدامنی نسبت به تمام زشتی‌ها در پیشگاه خدا و مردم، خوش اخلاقی و خوش برخوردی با خانواده‌ی خود»‏

طبق فرمایش این حدیث نورانی، راست گویی وصداقت با مردم و خوش اخلاقی و ...همه و همه باید موجب مرضی خدا باشد (در انجام این کارها،رضای خدا را هم در نظر بگیریم)

‏نکته: چون خوش اخلاقی و مسائلی از این دست، مورد تایید همه است، ممکن است انسان اغراض شخصی خود را در اخلاقیات و مرودات با مردم، بر رضای  خدا ترجیح دهد.
 کسانی که نان به نرخ روز می خورند و می خواهند خود را همرنگ مردم نشان دهند تا ــ مثلاــ رسوا نشوند؛ کسانی هستند که در مروادات هر چند عالی خود با مردم، دنبال رضای خدا نیستند.

خد همه ما را عاقبت بخیر کند.

سخن آخر
از منظر روایات اسلامی، اخلاق و رفتاری خوب است که علاوه بر رضای مردم، رضای خدا را هم در پی داشته باشد.


پی نوشتها
1ــ مشکاة الا نوار: ص 172، بحارالا نوار: ج 66، ص 385، ح 48

در مورد اخلاق و چند و چون آن، اینجا را کلیک کنید

این نکته ی ناب مسلمانیست

بسم الله الرحمن الرحیم

به رفیقش می گفت: یعنی تو آنچه را که به دیگری نسبت می دهی، دوست داری در مورد خودت بگویند، گفت: نه، ولی او خیلی من را عصبانی کرد و ...
بی تردید یکی از خصلتهای انسان مومن و خداترس این هست که خودش را بجای دیگران فرض می کند، هر چه را برای خودش خوش ندارد همان را هم برای دیگران منظور نموده و هر چه را خودش دوست دارد برای دیگران هم دوست دارد.

در پناه عرش خدا
امام سجاد (علیه السلام) که فردا سالروز تولدش هست؛ در باره ارزش " هر چه برای خود می خواهی برای دیگران هم بخواه "می فرماید: «ثَلاثٌ مَنْ کُنَّ فیهِ مِنَ الْمُۆمِنینَ کانَ فی کَنَفِ اللّهِ، وَ أظَلَّهُ اللّهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ فی ظِلِّ عَرْشِهِ، وَ آمَنَهُ مِنْ فَزَعِ ‏الْیَوْمِ الاْکْبَرِ: مَنْ أعْطی النّاسَ مِنْ نَفْسِهِ ما هُوَ سائِلهُم لِنَفْسِهِ؛[1]سه حالت و خصلت در هر یک از مۆمنین باشد در پناه خداوند خواهد بود و روز قیامت در سایه رحمت عرش ‏الهی می‌باشد و از سختی‌ها و شداید محشر در امان است، اوّل آن که به  مردم  چیزی را دهد که از آنان برای خویش می‌خواهد (هر چه را برای خود می پسندد، برای دیگران هم بپسندد)

در این حدیث لفظ " اعطی " آمده، اعطی گرچه به معنی بخشیدن است ولی ما در این مقاله به معنی وسیعترش می گیریم و در یک دید کلی رفتارهای انسان را نسبت به دیگران (انسان، رفتار واندیشه خوب یا بد خود را به به نحوی به دیگران اعطا می کند)  مورد بررسی قرار می دهیم.

کمتر کسی هست که در حالت گفتار و ادعا، این حرف را نقض کند ولی در میدان عمل، آنچنان که باید و شاید این نکته را بجا نمی آوریم.

خدا رحم کند ...
اینکه انسان باید "هر چه را برای خود بخواهد برای دیگران هم بخواهد" طق دستور دین و ارزشها باشد نه قرار دادهای بین افراد
 خیلی از دوستیهایی به ظاهر صمیمی این زمان به همین صورت است که یکی نسبت به دیگری حرفهای ناروا می زند و رفیقش را دعوت می کند که بجای اینکه ناراحت شوی؛ تو هم هر چه دوست داری بگو

شاید بیشترین موردی که نکته ی " هر چه برای خودت دوست داری برای دیگران هم بخواه " در مورد رعایت محرم و نامحرم و مسائلی از این قبیل باشد.
خدا نیارد آن روزی که انسان حریم عفت دیگران را رعایت نکند و اگر بالفرض این نکته ی فوق را متذکرش شوی؛ اصلا خیالش نباشد و بروی خودش هم نیاورد، و یا واکنش تندی نشان دهد که نه از سر ایمان و اعتقاد، بلکه چون واقعیت تلخی را به او گوشزد می کنی؛ باشد.

البته اینگونه انسانها  ندرتا پیدا می شوند ولی یک نفر هم ازاینها که پیدا شود؛ بازهم زیاد است.

سخن آخر
امام سجاد (علیه السلام) مومنی که "هر چه برای خود می خواهد برای دیگران نیز طالب باشد " را در پناه عرش خدا می داند. این موضوع باید در چارچوب شرع مقدس باشد نه قراردادهای اشخاص خوش گذران و لاقید

پی نوشتها

 

‏1- تحف العقول: ص 204، بحارالا نوار: ج 75، ص 141، ح 3.

نیکی هایمان را تا قیامت حفظ کنیم.

بسم الله الرحمن الرحیم

ضرب المثلی هست بدین مضمون که می گوید: کار را کی انجام داد آنکه به اتمامش رساند، البته ممکن است تفسیرهای متفاوتی از این نکته برداشت شود مثلا در یک مسابقه فوتبال، ممکن است زننده ی گل، کمترین تلاش را داشته باشد ولی اسم او به عنوان تمام کننده ی کار، بر سر زبانها می افتد، اما یکزمانی دیگر هست تا انسان کاری را به اتمام نرساند هیچ سودی برای او ندارد و در همین موقع است که به او می  گویند: کار را که کرد آنکه تمام کرد، تو که به اتمامش نرساندی؟

اما در امور اخروی
در امور اخروی گر چه نتیجه زیاد ملاک نیست و صحت کار مهم است ولی این صحت کار را باید تا قیامت حفظ کند تا آن روز به او نگویند؟ تو درست است کارهایی را انجام دادی ولی با گناه و معصیت، آنها را ضایع نموده و در این روز اتمام کار و نتیجه نهایی، حرفی  برای گفتن نداری (دنیا مقدمه کار است و آخرت اتمام کار و نتیجه گیری)

قرآن در این باره می فرماید: «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَیْرٌ مِنْها؛[قصص/84]هر که کار نیکویى عرضه کند (کار نیکش را حفط نموده و در قیامت عرضه  کند)، پاداشى بهتر از آن خواهد داشت‏». [1]

رجب رفت و شعبان آمد و ...

پیامبر اکرم می فرماید: «شَعْبَانُ شَهْرِی فَمَنْ صَامَ شَهْرِی کُنْتُ لَهُ شَفِیعاً یَوْمَ الْقِیَامَةِ؛[2]شعبان ماه من است هر کس ماه مرا روزه بگیرد در قیامت به شفاعت من می رسد».

در منابع روایی ما از اینگونه احادیث کم نیستند و همه ی آنها راباید به آیاتی مثل آیه 84 قصص رجوع داد.

در باره حدیث فضیلت ماه شعبان هم باید گفت: بی تردید شفاعت رسول رحمت، شامل کسی می شود که ثواب روزه ها و عبادات خود را تا روز قیامت ـــ آن روز نتیجه گیری و اتمام کار ــ حفظ نموده باشد.

خوشا به حال کسانی که ازاین ماههای شریف برای روزه و عبادت و دعا و ... استفاده کنند و تا روز واپسین هم حالات و روحیات معنوی خود را حفظ کنند.


سخن آخر

همانگونه که در این دنیا کسی که کار را ناتمام بگذراد زیاد فایده ای نمی بیند؛ در امور اخروی هم همین است.  کسی که اعمال نیک خود را تا آخرت محفوظ دارد و ثواب عبادات خود را  از بین نبرد؛ در آن روز پیروزاست.

امید است همه ی ما اینگونه باشیم.

پی نوشتها
1ـــ ترجمه طاهری ص395
2ــ بحار الأنوار (ط - بیروت) ؛ ج‏94 ؛ ص83


در مورد فضیلت ماه شعبان، اینجا را کلیک کنید