حیات یک نفر، حیات بشریت
بسم الله الرحمن الرحیم
اخبار شبانگاهی راجع به رانندگانی که در تصادفات جان خود را از دست میدهند؛ یک گزارش تهیه کرده بود. خبرنگار بعد از گفتن آمار و ارقام تصادف در ایران، گفت که مجلس و دولت دست به دست هم دادند تا شاید بتوانند برای کم کردن آمار تصادفات (که این سالها الحمدالله سیر نزولی پیدا کرده) تدبیر بهتری بیندیشند. در آخر گزارش، خبرنگار، جملهای را به زبان آورد که ما بیشتر با آن کار داریم.
گفت: حالا همه دست به دست هم دادند تا برای حفظ جان یک نفر (که راننده ماشین باشد) کاری کنند، و در قرآن از نجات دادن یک نفر تعبیر به نجات بشریت کرده است.
خدا میفرماید: « کَتَبْنا عَلى بَنی إِسْرائیلَ أَنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسادٍ فِی الْأَرْضِ فَکَأَنَّما قَتَلَ النَّاسَ جَمیعاً وَ مَنْ أَحْیاها فَکَأَنَّما أَحْیَا النَّاسَ جَمیعاً»[1]
ترجمه: بر بنى اسرائیل حکم نمودیم که هر کس نفسى را بدون حق و یا بیآنکه فساد و فتنهای در زمین کرده، بکشد مثل آن باشد که همه مردم را کشته، و هر کس نفسى را حیات بخشد (از مرگ نجات دهد) مثل آن است که همه مردم را حیات بخشیده است.
تفسیر نمونه مینویسد: جامعه انسانى در حقیقت یک واحد بیش نیست و افراد آن همانند اعضاى یک پیکرند، هر لطم هاى به عضوى از اعضاى این پیکر برسد اثر آن کم و بیش در سائر اعضاء آشکار میگردد زیرا یک جامعه بزرگ از افراد تشکیل شده و فقدان یک فرد خواه ناخواه ضربه اى به همه جامعه بزرگ انسانى است.
همانگونه که بنی آدم در حیات و مرگ ظاهری به هم وابسته هستند؛ همانگونه نیز (و خیلی هم بیشتر) در حیات معنوی به هم وابسته اند. گاهی یک شهر و روستا و منطقه به خاطر یک آدم خوب، یک خَیر خوب و... به حیاتی میرسد که شاید با امکانات مادی به آن نرسد.
پینوشتها
1ــــ آیه 32 مائده
2ـــ تفسیرنمونه، ج4، ص356
کلمات کلیدی: تصادف رانندگی، حیات ظاهری، حیات معنوی