کفران، بلای جان نعمت ها
بسم الله الرحمن الرحیم
گاهی انسان فکر میکند یک ویژگی مثبتی دارد؛ ولی غافل از آنست که آن ویژگی مصداقهای زیادی دارد. یکی میگفت که من خیلی به خودم میبالیدم که اهل کفران نعمت نیستم. گفت که مدتی بود درسهایم تلنبار شده بود و من مدام تنبلی میکردم که آنها را بخوانم و دراین مدت چنان اعتنایی به درس نکرده و پای تلویزیون مینشستم. یکبار به ذهنم خطور کرد که همین وقتگذرانی الکی میتواند کفران نعمت باشد؛ کفران نعمت سرمایه عمر.
امام سجاد (علیه السلام) یکی از نکاتی را که باعث تغییر، دگرگونی و کمارزشی نعمتها میشود؛ کفران نعمت میداند: «الذُّنُوبُ الَّتِی تُغَیِّرُ النِّعَمَ... وَ کُفرانِ النِّعَم»[1]
ترجمه: گناهانی که باعث تغییریافتن و کم شدن نعمتها هستند... یکی از آنها کفران نعمت است.
توجه: شکر نکردن با کفران نعمت هر چند خیلی به هم ربط دارند؛ ولی با هم فرق دارد؛ یک نفر هست که شکر استعداد و هنر و پول و خلاصه داشتهاش را به جا نمیآورد؛ ولی یکی دیگر پا را از این هم فراتر نهاده و داشتهاش را به دلایل مختلف بیارزش جلوه داده و او را زیر سوال میبرد.
شاید با شنیدن کفران نعمت، ذهنمان به یاد کسانی بیفتد که خیلی گرفتار و درگیرند و به زار و زمین بد و بیراه گفته و از این حرفها... به قول قرآن: « و اما هنگامى که براى امتحان، روزیش را بر او تنگ مىگیرد (مأیوس مىشود و) مىگوید: پروردگارم مرا خوار کرده است»[2]
اما کسانی هم هستند که میلیاردرند، اما نه تنها شکرگزار نیستند؛ بلکه نعوذبالله از خدا هم طلبکارند که چرا آنها بیشتر ندارند، و دائم حرص و جوش فلان ماشین و فلان وسیله (که خودشان آن را هم دارند) را میخورند.
سخن آخر اینکه؛ سه گونه کفر نعمت را میتوان برشمرد: کفران نعمت در استفاده از وقت و عمر و استعداد و از این قبیل...
کفران نسبت به خدا در موقع نداری و گرفتاری
کفران نعمت در میلیاردری؛ به عبارت دیگر، چون پول دارد بریز و بپاش کرده و مواد غذایی را به بهانه دست و دل بازی، دور میریزد.
خدا ما را کمک کند از این سه دسته نباشیم و اگر هستیم به ما توفیق برگشت از این حالتها را بدهد.
انشاءالله
پینوشتها
1 ـــ بحار الأنوار (ط - بیروت)ج70، ص 375
2ــ آیه 16 فجر
کلمات کلیدی: امام سجاد (ع)، دگرگونی نعمت، کفران نعمت، بریزو بپاش