فراموشی خدا، فراموشی خود
بسم الله الرحمن الرحیم.
سالها پیش در کتابهای مدارس میخواندیم که شبان درستکاری بود که به صاحب گوسفندان میگفت چرا آب درشیر میریزی و به خورد مردم میدهی؟،کار خوبی نیست.
یکروز که چوپان در خواب بود، باران شدیدی بارید و گوسفندان را سیل برد. بعد که صاحب گوسفندان از چوپان، جویای حال گوسفندان شد، چوپان گفت: آبی که درون شیر میریختی جمع شد و گوسفندان را برد. بنابر این کسی که خدا را، وجدان را، انسانیت را فراموش کند، در حقیقت خود را فراموش کرده است.
خدای بزرگ نیز در قرآن میفرماید: «وَ لا تَکُونُوا کَالَّذینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ أُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُون»[1]
ترجمه: همچون کسانى نباشید که خدا را از یاد بردند، خدا هم آنان را نسبت به خودشان به فراموشى انداخت [و فرصتها را به باد دادند]؛ آنها به حقیقت منحرفند.[2]
پیام آیه اینست که هر کس دستورات خدا را به حاشیه ببرد، در حقیقت خودش را به حاشیه برده است.
کسی که به دیگران احترام نمیگذارد و کوچکتر و بزرگتر سرش نمیشود، غافل از اینست که دیر یا زود، این بیاحترامی به او باز خواهد گشت؛ عدم احترام به پد و مادر که بحث دیگریست واثرش خیلی واضح است.
کسی که چشم و دلش پاک نیست و پایبندی چندانی به محرم و نامحرم ندارد، اثر این اعتقاد، بر روی خانواده او ظاهر میشود و این موضوع را کم و بیش شاهدیم.
پینوشتها
1ــ آیه19حشر.
2ــ ترجمه طاهری، ص548.
کلمات کلیدی: چوپان، شیر، سیل، فراموشی یاد خدا، فراموشی خود
ممنون