مانند یک دوست
بسم الله الرحمن الرحیم
مقدمه
زمانی هست که بی تفاوتی نسبت به مساله ای، ساده نبوده و در حکم ضدیت با آن مسئله است. اگر انسان نسبت به سرنوشت والدینش، دوستش، بی تفاوت باشد؛ این بی تفاوتی اثرات مخربی بر زندگی او خواهد داشت تا وقتی که نسبت به یک همسایه ی ناشناس و یا امثالهم، انتخابات کشور هم همین است فقط یک رای نیست، بی تفاوتی نسبت به سرنوشت یک دوست است.
کشوراسلامی، دوست همگان
حضرت علی (علیه السلام) نسبت به کمیل می فرماید: «یَا کُمَیْلُ أَخُوکَ دِینُکَ فَاحْتَطْ لِدِینِکَ؛[1]ای کمیل دین تو برادر توست پس نسبت به دین خود رعایت احتیاط را داشته باش»
از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، مردم ایران نسبت به سرنوشت و ماهیت این کشور که دین است؛ اهتمام داشته اند و همین مردم سالاری دینی باعث پیشرفت ایران اسلامی شده است. در سایه همین دوست است که همگان، طعم امنیت و استقلال کنونی (در دوره ی قبل از انقلاب اینگونه نبود) را می فهمند.
جدای از بحث های سیاسی، اگر ما به سرنوشت این کشور که اسلامیست اهمیت ندهیم؛ کشور را از حمایت و پشتوانه مردمی انداخته ایم.
البته این بحث های اینچنینی ممکن است با انتقاداتی همراه شود؛ کسی منکر مشکلات و معایب کشور نیست مشکلات در هر جایی هست، مهم این است که ما با اهیت دادن به سرنوشت این دوست (ایران اسلامی) برای راهیابی انسانهای اصلح به سطح مدیریت کلان کشور، سعی خود را بکار ببندیم.
نه کاندیداها، معصوم و بی اشتباه هستند و نه ما، همیشه کسانی هستند که قصدشان از ورود به سیاست، قدرت و ...هست، یا نه انسان بدی هم نیستند ولی شرایط ممکن است آنها را از اهدافشان باز دارد، به هر حال سرنوشت کشور مثل یک پاذل است که باید همه هماهنگ باشند وگرنه در رسیدن به مطلوب به موانع بر می خوریم.
ممکن است کسی به فامیلش مطمئن باشد و به او رای دهد ولی خوب از کار در نیاید، بنابراین چه کاندیداها و چه مردم، باید حواسشان را جمع کنند و به سرنوشت این دوست، اهتمام ورزند.
سخن آخر
اهتمام به سرنوشت کشور، به اندازه ی اهتمام به سرنوشت یک دوست اهمیت دارد،حاکمیت دینی در کشور نیازمند به پشتوانه ی حضور مردم در صحنه دارد.
پی نوشتها
[1] الأمالی (للمفید) ؛ النص ؛ ص283