بسم الله الرحمن الرحیم
دوستان عزیز ما را حلال کنید
ما فعالیت خود را به محیط دیگری منتقل کرده ایم
خداوند یار و نگهدار همه باشد
بسم الله الرحمن الرحیم
دوستان عزیز ما را حلال کنید
ما فعالیت خود را به محیط دیگری منتقل کرده ایم
خداوند یار و نگهدار همه باشد
بسم الله الرحمن الرحیم
بارها این ضرب المثل«کی بود کی بود، ما نبودیم» را شنیدهایم، این ضرب المثل حال و حکایت برخی از سران کشورهای مسلمان مثل آل سعود است که با دنبالهروی از ظالمان دنیا و دخالت بیجا در برخی از کشوهای اسلامی دیگر (یمن و سوریه و بحرین)، جدا از تخریب چهره خود؛ چهره اسلام رحمانی را هم خدشهدار کرده است.
حکام آل سعود با زدن حرفهای ضد و نقیض، جنگافروزی خود را توجیه میکنند؛ میگویند ما در سوریه و یمن برای احیای دموکراسی میجنگیم، تازه اگر ما کار به نبودن دموکراسی در کشور خودشان نداشته باشیم، این حرف آنها با سرکوب نهضت مردمی ملت بحرین در تضاد است.
گفتیم که دنبالهروی حکام آل سعود از ظالمان دنیا سبب این حرفهای ضد و نقیض شده است؛ زیرا که آل سعود، دقیقا اعمال و رفتار جنگافروزانی مثل آمریکا را کپی کرده و حرفهای ضد و نقیض آن کشور را دنبال میکند. در سیاست آمریکا، منفعت طلبی حرف اول را می زند و انسانیت و حقوق بشر، فقطیک ترفند است.
قرآن میفرماید که کافران و منافقان با همند: «وَ إِذَا لَقُواْ الَّذِینَ ءَامَنُواْ قَالُواْ ءَامَنَّا وَ إِذَا خَلَوْاْ إِلىَ شَیَاطِینِهِمْ قَالُواْ إِنَّا مَعَکُمْ إِنَّمَا نحَنُ مُسْتهَزِءُون»[1]
ترجمه: و هنگامى که افراد باایمان را ملاقات مىکنند، و مىگویند: «ما ایمان آورده ایم!» (ولى) هنگامى که با شیطانهاى خود خلوت مىکنند، مىگویند: «ما با شمائیم! ما فقط (آنها را) مسخره مىکنیم!»
به پاس همین تسخر کردنهای منافقین است که خدا منافقین را با کافران در جهنم عذاب میکند. «إِنَّ اللَّهَ جامِعُ الْمُنافِقینَ وَ الْکافِرینَ فی جَهَنَّمَ جَمیعاً»[2]
خداوند، منافقان و کافران را همگى در دوزخ جمع مىکند.
خدایا حکا آل سعود را اگر قابل هدایتند، هدایت، وگرنه سنت خود را در باره آنها جاری بفرما.
پینوشتها
1ـــ آیه 14 بقره
2ــ آیه 140 نساء
کلمات کلیدی: آل سعود، دنبالهروی،دموکراسی، کشورهای اسلامی، جنگافروزی
بسم الله الرحمن الرحیم
گاهی انسان مدام در کاری تعلل میکند تا اینکه آن حادثهای که نباید پیش بیاید؛ میآید؛ حادثه پلاسکو ازاین دست بود.
حادثه پلاسکو گر چه تلخ بود و خانوادههای را داغدار کرد و فرزندان فداکاری ار از دست ملت گرفت؛ ولی این واقعیت را بار دیگر روشن ساخت که تا وقتی ساختمانهای نا ایمن داشته باشیم؛ از دست اینچنین حوادثی، راه فرار نخواهیم داشت.
مالکان ساختمانهای نا ایمنی مثل پلاسکو، چه بسا فکر کنند که اگر اقدامات ایمن سازی را انجام دهند؛ برای آنها هزینه داشته باشد و...خلاصه بر نفع آنها نباشد، ولی...
خدا میفرماید: «عَسى أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ عَسى أَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ»[2]
ترجمه: چه بسا چیزى را خوش نداشته باشید، حال آن که خیر شما در آن است و یا چیزى را دوست داشته باشید، حال آنکه شر شما در آن است.
بنابراین ممکن است انسان فکر کند یک کاری برای او اسباب دردسر و زحمت باشد، ولی غافل از آنست که بر نفع اوست؛ این یک هشدار کلی به همه است؛ اگر چه بحث اصلی ما پلاسکو است.
البته بغیر از نا ایمن بودن ساختمان پلاسکو، ممکن است بحث نظارت ناکافی نیز در پدید آمدن چنین حوادثی دخیل باشد؛ ولی شاید بتوان گفت که مقصر اصلی مالکان آنهاست که غفلت داشتهاند.
در پایان از خداوند متعال میخواهیم که آتش نشانان دلاور و قهرمان را که در این حادثه جان خود را فدا کردند؛ قرین رحمت کند.
آمین
پینوشتها
1ــ کلیک کنید
2ــ آیه 216 بقره
کلمات کلیدی: ساختمان پلاسکو، نا ایمن، مقصر اصلی، مالکان
بسم الله الرحمن الرحیم
امروز رادیو را که گوش میدادم؛ بحث سواد رسانهای را داشت مطرح میکرد؛ این موضوع را یکسال پیش در یک کلاس آموزشی، به طور فشرده، به ما یاد دادند.
سواد رسانهای که ابتدا از انگلیس شروع شد و کم کم به جاهای دیگر کشیده شد؛ همتش را روی این موضوع قرار داده که کاربر باید خود را مدیریت کند که از آسیبهای فضای مجازی در امان بماند؛ به بیان دیگر، شنونده باید عاقل باشد، و دیگرکاری به برنامهسازان شبکه ها ندارند و قائل به عاقل بودن گوینده و گردانندگان فضای مجازی نیستند.
با خود گفتم که ظاهراً آنها هم این حرف عامیانه را به طریق دیگری میزنند که آدم باید ظرفیت داشته و جنبه داشته باشد و ...
در حالی که در منطق اسلام، هم گوینده و برنامهساز و هم شنونده و بیننده و کاربر، نسبت به کار خود مسؤولند.
خدا میفرماید: «یا نِساءَ النَّبِیِّ لَسْتُنَّ کَأَحَدٍ مِنَ النِّساءِ إِنِ اتَّقَیْتُنَّ فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذی فی قَلْبِهِ مَرَضٌ »[1]
اى زنان پیامبر! اگر پرهیزگارى ورزید همانند هیچ یک از زنان نیستید (بلکه برترید)؛ پس نرم سخن مگویید مبادا آنکه بیماردل است به طمع افتد.
در این آیه به زنان پیامبر موکداً و در واقع به همه زنان مسلمان[2] تذکر میدهد که باوقار و سنگین سخن بگویید و رفتار کنید که حتی آدمهای بیجنبه هم به طمع نیفتند.
پیام این آیه این است که هم کاربر باید عاقل باشد و هم برنامهساز؛ یک شخص مسلمان به جای اینکه ظرفیت دیگران را بسنجد؛ باید دیگران را به حق و حقیقت دعوت کند. در سوره عصر، بعد از زیانکار نامیدن انسانها میفرماید: «إِلَّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ وَ تَوَاصَوْاْ بِالْحَقّ وَ تَوَاصَوْاْ بِالصَّبر»[3]
ترجمه: مگر کسانى که ایمان آورده و اعمال صالح انجام دادهاند، و یکدیگر را به حق سفارش کرده و یکدیگر را به شکیبایى و استقامت توصیه نموده اند!
نکته مهم: چون در فرهنگ مادی غرب، پول و سرمایه حرف اول را میزند؛ استدالشان این است که انسان به جای اینکه جلوی کاسبی دیگران را بگیرد (جلو کاسبی شبکههای خلاف عفت) ظرفیت خودش را بالا ببرد؛ در حالی که در فرهنگ اسلام و حتی در فرهنگ ایران، این حرف غیر قابل قبول است.
پینوشتها
1ــ آیه 32 احزاب
2ــ ترجمه تفسیر المیزان، ج16، ص461
3ـــ آیه سه عصر
کلمات کلیدی: رادیو، سواد رسانهای، ظرفیت، فرهنگ غرب
بسم الله الرحمن الرحیم
شاید بارها دیده و شنیدهایم که کسی از بدی حال و وضع خود، از گرفتاری و از سر در گمیخود در زندگی سخن گفته باشد؛ سپس رفیقش به اوگفته که فکر میکنی علتش چیست و او بعد از کلی انکار، بالاخره قبول کرده که سابقا کارهایش روی حساب و کتاب بوده (مشتری مدار بوده، اهل دغل نبوده و...) و اینک با از دست دادن حالت سابق، گرفتار شده است.
امام سجاد (علیه السلام) در حدیثی میفرماید: «الذُّنُوبُ الَّتِی تُغَیِّرُ النِّعَمَ ... الزَّوَالُ عَنِ الْعَادَةِ فِی الْخَیْر»[1]
ترجمه: رها کردن عادتهای خیر و کارهای خوب، موجب تغییر نعمتها میشود.
واضح است که اگر انسان کارهای خوبش را مثل مشتری مداری، راستگویی، صبر کردن و... را رها کند؛ تبعات منفی آن گریبانگیرش میشود و این همان کم شدن نعمتهای زندگی است (ثمرات کارهای خوب را از دست میدهد، اعتماد مشتریان خود را از دست میدهد و...).
البته گاهی ما انسانها به کارهای خوب عادت داریم؛ ولی صرف عادت است؛ مثلا چون پدربزرگ کسی بخشنده بوده، حالا نوهاش راه او را میخواهد هر طوری شده ادامه دهد؛ در حالی که از لحاظ معنوی و سجایای اخلاقی با پدربزرگش اختلاف دارد. کسی نمیگوید این نوه، نباید بخشندگی کند و کارش اشکال دارد؛ ولی مسلم است که آن نتیجه مطلوب را در پی ندارد. کسانی هستند که بخشندهاند؛ ولی دیگران را بدهکار فرض میکنند؛ اما کسانی دیگر، هیچ ادعایی ندارند؛ زیرا آنها با خدا معامله کردهاند.
بنابراین عادت به کار خوب، نباید عادت صرف باشد و از باب رسم و رسومات و غیره باشد؛ هر چند آن هم در جای خود، مناسب است.
سخن آخر اینکه؛ ترک کارهای خوب و پسندیده (مثل مشتری مداری)، موجب کم شدن نعمتها و ظرفیتهای فراروی انسان میشود. البته ترک اعمالی مثل نماز و روزه، بیشتر در کم شدن نعمتها اثر دارند؛ ولی اکثر ما توجه چندانی به آنها نداریم.
پینوشتها
1ـــ معانی الأخبار، ابن بابویه، ص270
کلمات کلیدی: کم شدن نعمتها، امام سجاد (ع)، ترک عادات خیر، بخشندگی
بسم الله الرحمن الرحیم
در دعای کمیل میخوانیم: «اللَّهُمَ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تُغَیِّرُ النِّعَم»[1]
ترجمه: خدایا گناهانی از من که باعث تغییر دادن نعمتها میشوند؛ را ببخش.
امام سجاد (علیه السلام) یکی از گناهان تغییر دهنده نعمتها را ظلم کردن به مردم میداند: «إِنَّ الذُّنُوبَ الَّتِی تُغَیِّرُ النِّعَمَ الْبَغْیُ عَلَى النَّاسِ»[2]
ترجمه: ظلم و ستم کردن بر مردم، نعمت ها را تغییر می دهد.
واضح است که وقتی کسی در حق دیگران ظلم میکند، دیگران هم واکنش نشان داده و با او خوب تا نمیکنند؛ مثلا کسی که با اخلاق بدش موجب رنجش و آزار دیگران میشود؛ دیگران حاضر نیستند به او خیری برسانند و اگر هم خدمتی برای او انجام دهند؛ بیشتر به خاطر پول و امکانات او و این قبیل امور، با او کنار میآیند و این مقدمهای برای تغییر نعمت، و کم شدن ارزش شخصیت و جایگاه انسان (به عنوان نعمتی بزرگ) است.
معمولا تا از ظلم کردن سخن به میان میآید، ذهن خیلی از ما متوجه مردم آزاری (با صدای بوق ماشین، مردم را اذیت کردن و...) شده و در وصف بدی مردم آزاری سخنها گفته و شعرها میسراییم؛ اما گذشته از به جا نیاوردن همین نکتهها در عمل، به غیبت و تهمت و ...چندان عنوانِ مردم آزاری نمیدهیم.
گویا صدای بلند و گوشخراش موسیقی ضبط صوت ماشینها (گذشته از بحث شرعی آن)، مردم آزاری به حساب نمیآید.
نکته مهم: برخی از کسانی که نماز و روزه را به جا نمیآورند و دیگران را با زبان خود، راست و دروغ، می آزاند؛ از جنبه مردم آزای این کارها غافلند. بر فرض محال اگر خدا نخواندن نماز و نگفتن روزه آنها را ببخشد؛ ولی مردم آزاری آنها را نه....
سخن آخر اینکه؛ ظلم کردن به حقوق دیگران، سبب کم شدن اعتبار نعمتها و تغییر آنها میشود. غیبت کردن دیگران و رنجاندن مردم، سبب دوری مردم از فرد و کم شدن زمینه دوستیها و همکاریها (نعمت همکاری و دوستی و رفاقت) میشود که در زندگیهای امروزه هم قابل مشاهده است؛ اما اثرات بد ظلم کردن در حق دیگران، باعث کم شدن نعمتهای معنوی (سلب توفیق در عبادات و سستی در انجام امور خیر و معنوی و...) نیز میشود.
پینوشتها
1ـــ مفاتیح الجنان، دعای کمیل
2ـــ عدة الداعی و نجاح الساعی، ابن فهد حلی، ص212
کلمات کلیدی: تغییر نعمتها، امام سجاد (ع)، ظلم کردن در حق دیگران، سلب توفیق
بسم الله الرحمن الرحیم
گذشته از قوت و ضعفهای داخلی این سالهای کشور، ما در بحث خارجی اینسالها، دو بحث داشتیم؛ بحث برجام که متأسفانه شاید ما را از خودباوری مطلوب دور کرده باشد و یکی دیگر مبارزه با تکفیریها، که الحمدالله موفقیتهای زیادی در این زمینه حاصل شده است و آن هم به برکت توجه به دین و ایمان و غیرت بوده است؛ زیرا که ایران اسلامی در این میدان، تمام تلاش و همت خود را بکار برد و خداوند هم او را یاری نمود.
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ أَقْدامَکُمْ[محمد/7] اى کسانى که ایمان آوردهاید! اگر (آیین) خدا را یارى کنید، شما را یارى مىکند و گامهایتان را استوار میسازد.»
نکته: ورود ایران در بحران سوریه، به خاطر تقویت جبهه مقاومت و جلوگیری از پیشروی بیشترتکفیریها و حامی اصلی آنها (اسراییل) در جهان اسلام است؛ چنانکه ارتش ایران در سالیان گذشته تکفیریهای داعش را تا 40 کیلومتری مرز کشور و داخل خاک عراق، تعقیب کردند.[1]
به امید موفقیت روزافزون جبهه مقاومت
انشاءالله
پینوشتها
1ــ کلیک کنید/
کلمات کلیدی: سیاست خارجی، تکفیریها، جبهه مقاومت، اسراییل
بسم الله الرحمن الرحیم
در کتاب روانشناسی دبیرستان در مورد انسانهای موفق، نوشته بود که یکی از ملاکهای افراد موفق، آگاه بودن به نقاط قوت و ضعف خود است. ایران اسلامی ما (که اسلامی بودن آن از نکات قوت آن است) بحمدالله دارای منابع معدنی سرشار و موقعیت منطقهای ممتاز و خیلی از مزایای دیگر است؛ واضح است کشور ما باید برای رشد و توسعه، برنامهریزی مناسب برای استفاده بهینه از مزایای سرزمینی خود را داشته باشد و در برطرف ساختن موانع موجود، سعی خود را نبز بکار گیرد.
سخن از اسلامی بودن نطام، به میان آمد. اسلامی بودن کشور ایران، به عنوان نیرو محرکه کشور، نقش بسیار مهمی در سرنوشت ایران داشته و دارد (البته در این زمینه بی عیب هم نیستیم)
در سوره جن میخوانیم: «وَ أَنَّا مِنَّا الْمُسْلِمُونَ وَ مِنَّا الْقاسِطُونَ فَمَنْ أَسْلَمَ فَأُولئِکَ تَحَرَّوْا رَشَداً»[1]
ترجمه: و از ما گروهى تسلیم (امر خدا) و گروهى منحرف از حقند. پس کسانى که تسلیم شدند آنهایند که رشد و هدایت را جستجو و پیدا کردهاند.»
در این آیه، دین را سبب رشد و پیشرفت میداند. کشور ما هم در پرتو همین عامل باید بیش از پیش رشد نموده و معایب خود را نیز کم کرده و برطرف سازد.
مثال: ایران جنگ تحمیلی نابرایر را با تمسک به دین، پشت سر گذاشت و اگر در طول این سی و اندی سال، توفیقی داشته، در آنجا از عنصر دین، استفاده بهینهتری را به عمل آورده است.
پینوشتها
1ــ آیه 14 جن
کلمات کلیدی: ایران، دین، رشد و پیشرفت، برطرف ساختن معایب
بسم الله الرحمن الرحیم
بارها در مجالس عزاداری اهلبیت، مخصوصا محرم شنیدهایم که مداح گفته است: کسی نمیداند سال دیگر ما زنده باشیم و این مجالس را درک کنیم یا نه؟
امروز که مسجد میرفتم، متوجه شدم یکی از دوستان روحانی که مداح بود و در محرم امسال در مسجد ما، اقامه عزا میکرد؛ در اثر سانحه تصادف جان خود را از دست است.
معمولا در محرمها این عبارت زیارت عاشورا را زیاد میخوانیم و زیاد میشنویم: «اللَّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیَایَ مَحْیَا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَمَاتِی مَمَاتَ مُحَمَّد»[1]
ترجمه: خدایا زندگی و مرگ ما با محمد و آل محمد (صلوات الله اجمعین) باشد.
این مداح مسجد ما زندگی و حیاتش با اهلبیت بود؛ انشاءالله در آن دنیا هم از عنایات اهلبیت بهرهمند گردد.
برای شادی روح این مرحوم و جان باختگان حادثه پلاسکو، صلوات
پینوشتها
1ــ کامل الزیارات، ابن قولویه قمی، ص178
کلمات کلیدی: مداح، تصادف، مسجد، عزاداری اهلبیت