وبلاگ سید

وبلاگ سید به امید خدا، حاوی مطالب متنوع مذهبی با رویکرد قرآنی و حدیثی است.

وبلاگ سید به امید خدا، حاوی مطالب متنوع مذهبی با رویکرد قرآنی و حدیثی است.

وبلاگ سید

لبریز مطلبهای نو می باشد این وبلاگ ما
مقبول دادار توانا افتد این وبلاگ ما
دارد تنوع مطلبش، با رویکردی از حدیث
و رویکردی هم ز قرآن دارد این وبلاگ ما

امیّد دارم که نشیند ذائقه ات را رفیق
"حتما " نمی گویم و گویم شاید این وبلاگ ما

هر کس شود محبوب حق، او کار و بارش روبه راست
مقبول دادار توانا افتد این وبلاگ ما

سید

آخرین نظرات
نویسندگان

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «جنگ جمل» ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم
مقدمه
شاید این ضرب المثل را بارها شنیده و بکار برده ایم، وقتی کسی که از افتخارات قدیمیش حرف می زند که حالا آنها را بی اعتبار نموده، می گویند: بودم بودم حساب نیست، هستم هستم حساب است. در جنگ جمل شاید  طلحه و زبیر با افتخار به پیشینه ی درخشان خود، عمل خود را در مقابل حضرت علی (علیه السلام) توجیه می نمودند، ولی آن گذشته دیگر در کار نبود و جنگ و فتنه و امام ستیزی جای آن را گرفته بود.


آنان بصیرت خود را از دست داده بودند.
طلحه و زبیر گر چه اولین کسانی بودند که با امیر المومنین (علیه السلام) بیعت نمودند، ولی  حالا دیگر که در مقابل آن حضرت گستاخانه قرار گرفته بودند، بصیرت خود را از دست داده بود. «وَ إِنْ تَدْعُوهُمْ إِلَى الْهُدى‏ لا یَسْمَعُوا وَ تَراهُمْ یَنْظُرُونَ إِلَیْکَ وَ هُمْ لا یُبْصِرُونَ‏؛[اعراف/168]و اگر آنها را به هدایت فرا خوانید، سخنانتان را نمى‏شنوند! و آنها را مى‏بینى (که با چشمهاى مصنوعیشان) به تو نگاه مى‏کنند، اما در حقیقت نمى‏بینند!».

تواریخ می نویسند: علی‌(علیه‌السلام‌) از نزدیک‌با طلحه‌و زبیر سخن‌گفت‌و به‌زبیر، که‌او را نصیحت‌پذیرتر می‌دانست‌، حدیثی‌از پیغمبر را یادآوری‌کرد و زبیر تأیید کرد و گفت‌اگر این‌را به‌یاد داشتم‌، به‌این‌راه‌نمی‌آمدم‌، به‌خدا هرگز با تو نمی‌جنگم‌. آنگاه‌به‌عایشه‌گفت‌که‌می‌خواهد جنگ‌را ترک‌کند، اما عبداللّه بن‌زبیر به‌پدر گفت‌، که‌این‌دو لشکر را باهم‌روبه‌رو کرده‌ای‌و حال‌که‌به‌روی‌یکدیگر شمشیر کشیده‌اند، می‌خواهی‌آنان‌را رها کنی‌؟ تو پرچم‌های‌پسر ابی‌طالب‌را دیده‌ای‌که‌به‌دست‌جوانان‌دلیر است‌و بیمناک‌شده‌ای‌. زبیر نیز، به‌اصرار عبداللّه‌، کفاره‌قسم‌خود را با آزاد کردن‌بنده‌ای‌داد. [2]
طلحه و زبیر در جنگ جمل، بصیرت خود را از دست داده بودند و گویا علی (علیه السلام) را نمی دیدند، طلحه که در جنگ کشته شد؛  زبیر هم گر چه دست از جنگ کشید ولی بصیرت لازم را نداشت و به کناری رفت، با این کار بر گذشته ی درخشان خود، خط بطلان کشید.
البته زمانی هست انسان ماهیتش را از دست نداده ولی کارآیی و برو بیای قبلی را ندارد، اینجا باید گفت از اسب افتاده ولی از اصل نیفتاده، اما بحث ما در مورد کسیست که از اصل هم افتاده و ماهیت خود را عوض نموده است مثل طلحه و زبیر
خدا ما را کمک کند که اگر از اسب هم افتادیم از اصل نیفتیم.
نتیجه گیری
طلحه و زبیر گر چه از اولین بیعت کنندگان با علی (علیه السلام) بودند؛ ولی با عدم بصیرت، وارد جنگ بر ضد آن حضرت شدند.
آنها با این کار خود، گذشته ی خود را تباه نموده و ضرب المثل " بودم بودم حساب نیست، هستم هستم حساب است" را عینیت بخشیدند.


پی نوشتها
[1] ترجمه مکارم، ص176
[2] احمد بن‌یحیی‌بلاذری‌، انساب‌الاشراف‌، ج‌۲، ص۱۸۱ـ۱۸۲، چاپ‌محمود فردوس‌العظم‌، دمشق‌۱۹۹۶ـ


۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ بهمن ۹۴ ، ۲۲:۰۶
سید حسین سیدی


بسم الله الرحن الرحیم
مقدمه
جریان فتنه در هر جایی وارد شود ، اهل آنجا را با چالش های روبرو می سازد، کسانی از این فتنه سربلند بیرون آمده و کسان دیگری زمین می خورند. در دوره ی حکومت امیرالمومنین (علیه السلام)، بعضی خواص که زمانی جزء یاران حضرت بودند؛ با همراهی عایشه همسر پیامبر، به جنگ مولا آمدند و فتنه ی عظیمی را بنیان نهادند.

فتنه همه را در بر می گیرد (گناکار و بی گناه)
کتاب آسمانی قرآن، ما را از سکوت در برابر فتنه (عافیت طلبی) باز می دارد. «وَ اتَّقُوا فِتْنَةً لا تُصیبَنَّ الَّذینَ ظَلَمُوا مِنْکُمْ خَاصَّةً وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدیدُ الْعِقابِ؛[انفال/25]و از عذابى [که نتیجه گناه، فساد، نزاع، اختلاف و ترک امر به معروف و نهى از منکر است‏] بپرهیزید، [عذابى‏] که فقط به ستمکاران از شما نمى‏رسد [بلکه وقتى نازل شود، همه را فرا مى‏گیرد، ستمکاران را به خاطر ستم و اهل ایمان را به سبب اختلاف و نزاع و ترک امر به معروف و نهى از منکر] و بدانید که خدا سخت کیفر است». [1]
تفسیر المیزان در این باره می نویسد: معناى آیه به تحذیر تمامى مسلمانان از سهل‏انگارى در امر اختلافات داخلى خواهد بود، چون این گونه اختلافات آنان را به تفرقه و اختلاف کلمه تهدید نموده و باعث مى‏شود که وحدت مسلمین به تشتت و چند دستگى مبدل شود، و معلوم است که در این صورت هر دسته که غالب شود زمام را به دست مى‏گیرد، و نیز معلوم است که این غلبه، غلبه فساد است نه غلبه کلمه حق و دین حنیف که خداوند تمامى مسلمانان را در آن شریک کرده. است. پس گو اینکه فتنه مختص به یک دسته است یعنى مختص به ستمکاران، و لیکن اثر سوء آن دامن‏گیر همه شده، و در اثر اختلاف همه دچار ذلت و مسکنت و هر بلا و تلخکامى دیگرى مى‏شوند، و همه در پیشگاه خداى تعالى مسئول مى‏گردند و خدا شدید العقاب است. [2]

زبیر که یکی از بانیان فتنه در جنگ جمل بود؛ در روز جنگ بعد از قرائت آیه ی فوق گفت: «وَ مَا أَحْسَبُ أَنِّی مِنْ أَهْلِهَا حَتَّى کَانَ الْیَوْمُ- لَقَدْ کُنْتُ‏ أَتَّقِیهَا وَ لَا أَعْلَمُ أَنِّی مِنْ أَهْلِهَا؛[2] و من گمان نمی کردم از اهل این آیه (اهل فتنه باشم) امروز فهمیدم که باید از این گفته پرهیز نمایم ولی با این وجود شک دارم آیا اهل این آیه هستم یا نه؟»
چنانکه می دانیم جنگ جمل باعث تفرقه و دودستگی در میان امت اسلام شد و عامل آن هم دلبستگی به مقامات دنیایی و منافع شخصی بود. طلحه و زبیر از اولین کسانی بودند که با حضرت علی (علیه السلام) بیعت نمودند ولی وقتی دیدند که آنها با عدل علی (علیه السلام) به مقام و جایگاهی که انتظارش را داشتند نمی رسند؛ دست به جنگ زدند.

نتیجه گیری
قرآن ما را از فتنه ی برحذر می دارد که علاوه بر ستمکاران و فتنه گران، دامن بقیه را هم خواهد گرفت. علاقه به منافع دنیایی و پست و جایگاه، باعث شد که طلحه و زبیر به بهانه ی خونخواهی خون عثمان، بر ضد خلیفه مسلمین یعنی علی (علیه السلام) وارد جنگ شوند

پی نوشتها
[1] ترجمه انصاریان، ص179
[2]ترجمه تفسیر المیزان،ج‏9، 64   
[3]تفسیر القمی / ج‏1 / 271

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ بهمن ۹۴ ، ۲۲:۳۳
سید حسین سیدی